استاد بزرگ اخلاق اسلامی، مرحوم ملاحسینقلی همدانی قدسسره
عـــلل آســــــان شــــــدن گــــــنــــــاه
«اینکه مىبینى معصیت در نظرت سهل شده، به جهت امورى چند است که بعضى از آنها را ذکر میکنیم: ....
«اینکه مىبینى معصیت در نظرت سهل شده، به جهت امورى چند است که بعضى از آنها را ذکر میکنیم:
اولاً؛ فکر خود را تماماً متوجه به دنیای دنى کردهاى. از این جهت بالمره از نفع و ضرر اخروى غافل شدهاى. نمىدانى چه بسیار بسیار منافع و سعادت ابدیه از تو فوت شد و چقدر ضررهاى بزرگ بسیار به خود، زدهاى.
ثانیاً؛ عجز و حاجت و فقر خودت را ملتفت نیستى که ذره ذره بدنت به حفظ کارکنان او، که ملائکه باشند، بر پاست.
ثالثاً؛ نمىدانى که در هر آنى، در هر جزء از اجزاء بدنت، نعم غیرمتناهیه، مرحمت از او شده و مىشود، که به بیان و بنان، ممکن نیست حصر آنها. با این حال، چگونه نعمت او را در معصیت او صرف مىکنى؟
رابعاً؛ چگونه غافلى از عقوبات سخت او؟ مگر نمىدانى که ما بین مرگ و قیامت هزار غصه هست و آسانترین آنها تلخى جان کندن است؟ چرا از شداید قیامت، غافلى؟ امان از روزى که از دهشت و وحشت او، مقربین در خوف و اضطراب مىباشند. چرا نباشند؟ از روزى که زمینش و هوایش آتش و جهنم به اطراف خلایق محیط و ملایک غلاظ و شداد در بگیر و ببند. نیکان در وحشت و اضطراب و بدان در شکنجه و عذاب، آفتاب در بالاى سر و زمین گرمتر از کوره آهنگر. خطر حساب از یک طرف و دهشت صراط از یک طرف، کار هنوز به جهنم نرسیده، از آتش و سلاسل و اغلال او بگویم یا از مار و عقربهایش بیان نمایم. خلاصه، اینها مختصرنویسى است و این فقراتى که گفته شد، از هزار یک بیان نشد.»