فرزند علامه طباطبایی نقل می کند:
معمولاً شبها ساعت خاصی همه دور هم بودیم و ساعت بگو و بخند بود و تنوع و گفتوگوهای خانوادگی و لذت از محیط صمیمی خانه بود. پدرم سعی میکرد به گفتگوها جهت بدهد و معمولاً یک بحث دینی یا اخلاقی را پیش بکشد.
گاهی مباحث قرآنی مطرح میشد و گاه حدیث یا حکایت یا داستان یا سفری را پدرم برای ما شرح و توضیح میدادند. در مناسبتهای مختلف، پدرم سعی میکردند ما را با اینگونه مسایل آشنا کنند؛ ولی اجباری در کار نبود.
بعداً در منزل شهید قدوسی هم روال این بود. ایشان هم هیچ وقت بچه ها را به کاری مجبور نمیکردند، بلکه سعی میشد علاقه آنها به مسایل دینی جلب شود و خودشان به این امور روی بیاورند.
منبع: محمدی، مشق عشق، ص۱۰۶
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA