مقاله, با شما, اخبار افق, خبر شماره خبر: ١٠٧٧٣٩ ١٠:٠٥ - 1387/08/16 ارسال به دوست نسخه چاپي
(زهرا عاشوری)
حضرت فاطمه معصومه (س) کوثر بیکران عترت
حرکت حضرت فاطمه معصومه سلاماللّهعلیها از مدینه بهسوی مرو و خراسان، حرکتی بود علیه طاغوت دوران؛ و هر چند به زیارت برادر و امام زمانش نائل نشد ولی ابلاغ پیام کرد. او با حرکت از مدینه به همراه عدهای از خاندان پیامبر و ارادتمندان اهلبیت علیهمالسلام ثابت کرد که در همه اعصار، قدرتهای مادی و طاغوت در برابر پرورشیافتگان اسلام ناب کوچکاند. چنانکه زینب سلاماللّهعلیها بر یزید خروش آورد “انی استصغرک؛ من به تو به دیده حقارت مینگرم”؛ این حرکت الهی...
حرکت حضرت فاطمه معصومه سلاماللّهعلیها از مدینه بهسوی مرو و خراسان، حرکتی بود علیه طاغوت دوران؛ و هر چند به زیارت برادر و امام زمانش نائل نشد ولی ابلاغ پیام کرد. او با حرکت از مدینه به همراه عدهای از خاندان پیامبر و ارادتمندان اهلبیت علیهمالسلام ثابت کرد که در همه اعصار، قدرتهای مادی و طاغوت در برابر پرورشیافتگان اسلام ناب کوچکاند. چنانکه زینب سلاماللّهعلیها بر یزید خروش آورد “انی استصغرک؛ من به تو به دیده حقارت مینگرم”؛ این حرکت الهی، سیاسی گر چه ناتمام ماند و بالاخره دختر آفتاب در این سفر پربرکت خویش به دیدار حق شتافت و با مرگ شهادت گونهاش همه را سوگوار ساخت، اما دیری نپایید که همه شاهد ثمرات ارزشمند این سفر مبارک شدند. آنگاه که از این کوثر بیکران عترت، چشمههای جوشان علوم و معارف جوشیدن گرفت و قم، این حریم مقدس فاطمی، مرکز نشر و معارف حیاتبخش اسلامی گردید، این همه میطلبد که مقام والای این بانوی بزرگ به همگان بهویژه نسل جوان معرفی شود. وقتی پا درون حرمش میگذاری، بیاختیار اشک شوق از دیدگانت جاری میشود و چنان آرامشی را در این حالت احساس میکنی که نظیرش را هرگز ندیدهای. در آن جایگاه، کرامت و بخشش موج میزند و اثری از دغدغه و ناراحتیهای عصبی وجود ندارد... و این بارگاه ملکوتی شاهدی است بر اینکه نزدکی خالصانه به خدا، چه مقام و مرتبتی والا و سرشار از عظمت معنوی در بردارد. به ضریح مطهر که نگاه میکنی، جلوهاش اندیشهات را به سوی خود میکشاند و دل رمیده تو را بهسوی خود فرا میخواند و تو در کمند محبتش اسیر میشوی؛ و چه فرحناک پای دل در بند این محبت میگذاری و دست به دعا بر میداری، که دستهای بالا رفتهات همچون لالههای پرنیاز باز شده و از چشمانت ابر رحمت شروع به بارش و دل در کنار حرمش عطر و بوی مدینه استشمام میکند و گویی در مکه بین صفا و مروه به دیدار یار رفته است. بوی بهشت، دل و جان هر زائری را شاداب و با نشاط میکند. در حرمش همیشه بهار است؛ بهار قرآن و دعا، بهار ذکر و صلوات، بهار یادآور شبهای قدر، بهار گلدستههای نیایش و نیاز و سیراب نمودن جانهای تشنه. هر مسافر خستهای بعد از زیارت، با خستگی بیگانه میشود. هر رهگذری با قدم نهادن در این حرم، دیگر غریبه نیست؛ همه او را میشناسند، او آشنای دلهاست. اگر حرمش و گنبد و گلدستههای آن، چشم را نوازش میدهد، “محبت و عشقش” و “نام و یادش”، جانها و دلها را آرامش میبخشد، چرا که این حرم، حرم اهلبیت علیهمالسلام، مدفن یادگار رسول و نور چشم موسیبنجعفر صلواتاللّهعلیهم، آینه تمامنمای عفاف و پاکی، فاطمه ثانی است. او دانشآموخته مکتب علوی و سرّی از اسرار خاندان نبوی بود که قبل از ولادت، صادق آلمحمد علیهمالسلام آمدنش را نوید دادند و فرمودند: “ان للّه حرما و هو مکه، و لرسوله حرما و هو المدینه و لامیرالمؤمنین حرما و هو الکوفه و لنا حرما و هو قم و ستدفن فیه امراة من ولدی تسمّی فاطمه من زارها وجبت له الجنة، بحار48/ 317؛ برای خداوند، حرمی است و آن مکه است؛ برای رسول او حرمی است و آن مدینه میباشد؛ برای امیرالمومنین حرمی است و آن کوفه میباشد و برای ما حرمی است و آن قم است، و بهزودی زنی از فرزندان من به نام فاطمه، در آن دفن میگردد؛ کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد گردید.” او دختری است از تبار حضرت زهرا سلاماللّهعلیها و چون او، حامی ولایت و امامت؛ چونان حضرت زینب سلاماللّهعلیها، قافلهسالاری شایسته؛ اگر فریاد حضرت زینب سلاماللّهعلیها بنیامیه را رسوا کرد، فریاد حضرت فاطمه معصومه صلیاللّهعلیهوآله کید بنیعباس را برملا کرد. جان خستهات را با اشک آرامش میبخشی و به سوی کوی دوست چون پروانه بال و پر میگشایی و جام تنت را از زلال معنویت پر کرده و کام خشکیدهات را از آن سیراب میکنی. اینجا زیارتگاه عشاق کوی دوست است و راه وصال به بهشت “من زارها وجبت له الجنة” انگار اینجا هر چه هست سبوح، قدوس، سمیع، علیم، میگوید. معصومه جان!مرا به مهمانی نگاهت بخوان و پیکر مسیام را طلای ناب گردان تا با زمزمه “سبوح قدوس”، ابراهیم وار، هستی را قربانی “رب الملائکة و الروح”، کنم و تا هر چه هست از نفس و نفس را بر مسلخ عشق ذبح کنم و لباس “خلت” بر تن نمایم. آیا پذیرایم خواهی بود؟ آیا مرا با هر آنچه که آوردهام پذیرایی، با دست تهی، با انبوهی از گناه؟! یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة فان لک عنداللّه شأنا من الشأن