یک قدم تا گل سرخ مانده است، پنجره دل را به سمت “حرم” بگشایید.
بلبل، رسول همیشه بهار است؛ با ترانه صلوات، از سر صبح، عبورى آهنگین دارد. آسمان، با وضو، به فروردین خاک نزدیک؛ و گل خورشید در آسمان آبى بیدار مىشود؛ “نسیم” آهنگ زندگى مىنوازد؛ همه چیز از نو شروع مىشود. همه کائنات، در آیینه صبح بىغبار، جمال خود را به تماشا مىنشینند. کرشمه زلال صبح خداوندى، چون دلبرى کند و صورت ماهش را به گل نیلوفر باع بنمایاند، گل از شوق دیدارش گریبان چاک مىنماید و نسیم صبحگاهى چون مادرى مهربان و دلسوز، دلباختگان عشق را از خواب نوشین بامدادى بیدار مىکند؛ تا با موجودات دیگر به پاس تشکر از جاى برخاسته و تا طلوع خورشید با خداى خود به راز و نیاز بنشینند؛ دلهایشان فرش راه مىشود و بهارىترین فصل عشق از راه مىرسد؛ قطرهها به میهمانى حرم مىروند و آبشار بشارت بر سیماى عطشناک گلها مىتراود و اشکهاى شوق با دیدن گنبد و بارگاه ملکوتى امام باریدن آغاز مىکنند و نهر انتظار آنان به دریاى وصال مىپیوندد، چرا که “حرم” گلخانه مقدس مردان بارانى و زنان رنگین کمانى قبیله احمدى آلاللّه است؛ و در نگاه زائران، “حرم” رمزى از دلدادگى، عشق و آشنایى است.
“حرم” رمز آشنایىها، محرمرازها، برق چشمها و تکیهگاه دستها و سرزمین اشکهاست.
“حرم” چشمانداز نگاههاى مشتاقى است که دلهاى آگاه، از پنجرههاى آن، افق دوردست آشنایى و صمیمیت را مىنگرند.
“حرم” منظر جانهاى امیدوارى است که دیدگان، از وراى آن، فروغ سپیده زمان روشنى و رهایى را مىبینند. دستهاى نیاز، به سوى “ضریح” آن قامت مىبندد و در پنجرههاى آن به توسل و طلب، قفل مىزنند. دیدگان خسته، به درخشش پرفروغش، جلا مىیابند و دلها به جذبه پر کشش آن بر مىآشوبند.
در میان “حرم”، این مرز پیوند با ملکوت، دیوارهاى جدایى همه به یکباره فرو مىریزد و دلها عقده مىگشایند و ناگفتنىترین سخنان خویش را در هالههایى از رمز و راز، با امام و مقتدایشان در میان مىگذارند.
“حرم”، خانه مألوف خوبان شیعه علوى است، آینه سراى زائرانى است که دلهاى آسمانى دارند؛ و با لهجه صمیمى و فطرت با عترت، عاشقانه به نجواى مکاشفه، رواق به رواق و صحن به صحن نشستهاند؛ و گاهى هم با درک جلال ربوبى، به جمال آل محمد صلواتاللّهعلیهماجمعین، صلوات مىفرستند.
آل مصطفى صلىاللّهعلیهوآله همه صفى و امامند، حاجب خاک و افلاکند، پل بین عرش و فرشند.
“حرم” تنها یک مکان و سرزمین نیست، که پیوند فرش با عرش است.
سلام به خاک “مشهد” که از بوى “نجد” به وجد آمده است.
“مشهد” هر چه دارد، از “حرم” دارد؛ و در “حرم” با پرواز هر کبوتر، هزار دل هوایى مىشود.
سلام بر هشتمین امام همام، حضرت على بنموسى الرضا علیهآلاف التحیةوالثناء.
انتهای پیام