« عِرض» و « ارز»
آنانکه «عِرض» میفروشند تا «ارز» به دست آورند، از قیمت «ارزشها» بیگانهاند.
آنان که به «آبرو» چوب حراج میزنند، تا بازار مصرف و درآمد رونق بگیرد، آب و آبروی رفته را نمیتوانند، به جوی برگردانند.
«اقتصاد مقاومتی»، نیازمند«مقاومت اقتصادی» است؛ سخت است؛ اماسربلندی میآورد؛ ولی اقتصاد وابسته و وادادگی اقتصادی، شرمندگی میآورد.
آن، سربالایی است و «صعود »میطلبد، این، سراشیبی است و «سقوط» در پی دارد.
ملت و اقتصاد وابسته، مجری مطامع بیگانه است؛ اما ملت مستقل درپی منافع ملی خویش است.
جامعه وابسته، فقیری است که روی گنج، گرسنه میخوابد؛ اما جامعه مستقل، روی گنج عزت و سربلندی میخوابد و آقای خویش است.
آن، بیطناب و زنجیر، در پی میآید، این، طنابها و زنجیرها را میگسلد.
فراوانی کالا در سایه واردات و وابستگی، مایه مباهات نیست.
کیست که از وفور کالا و فراوانی اجناس، بدش بیاید؛ ولی به چه قیمتی و با از دستدادن چه چیزی؟
واردات، اگر به بیکاری و رکود و تعطیلی در داخل بینجامد، خدمت که نیست؛ خیانت است؛ ولی وقتی پای منافع شخصی و گروهی در میان باشد، به خیانت و ضربه به خودی، رنگ قانونی و مشروعیت میبخشند.
اینها چیزهای پیچیدهای نیست که فهم آن دشوار باشد!
دوگام مهم برای رسیدن به استقلال اقتصادی، «تولید» است و «اشتغال».
کجاست همت و اراده؟
کجاست صداقت و عزم؟