تحولات ساختاری و کنشی تبلیغ دینی پس از انقلاب اسلامی؛ از سازماندهی تا الگوهای نوین تبلیغی
آنچه باعث شد توفیق حضور در این جلسه را داشته باشم، ارائه دو مقالهای بود که بهمناسبت یکصدمین سالگرد بازتأسیس حوزه علمیه تهیه شدهاند. این دو مقاله به دو جنبه از تطورات تبلیغ پس از انقلاب اسلامی میپردازند.
1. تطورات سازمانی تبلیغ؛
۲. تطورات کنشی تبلیغ.
با توجه به اینکه هر دو مقاله در همان پژوهشنامهای که جناب آقای دکتر آزادیان معرفی کرد، منتشر شدهاند، ممکن است صحبتهایم کمی طولانی شود؛ هرچند تلاش میکنم، از ۷ دقیقه تجاوز نکنم.
۱. تطورات سازمانی تبلیغ
پیش از انقلاب اسلامی، سازمان مشخص و رسمی تحت عنوان «سازمان تبلیغ» وجود نداشت. فعالیتهای تبلیغی عمدتاً توسط مراجع و علمای بلاد مدیریت میشد و پشتوانه مالی آنها، مردم و موقوفات بودند.
در دهه ۵۰، حکومت پهلوی تلاشهایی برای ساماندهی تبلیغ انجام داد که در قالب نهادهایی مانند سازمان سنجش و پرورش افکار، مؤسسه وعظ و خطابه و نیز سازمان اوقاف وقت شکل گرفت. این نهادها با هوشیاری علما ناکام ماندند و موفق نشدند، تبلیغ دینی را از مسیر اصیل خود خارج کنند.
تنها سازمان تبلیغی قابلذکر در آن زمان، «دارالتبلیغ اسلامی» بود که با همت مرجع وقت، آیتالله شریعتمداری، تأسیس شد و فعالیتهای قابلتوجهی، بهویژه در عرصه تبلیغ بینالملل داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها ۸۴ روز بعد (در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۸) به فرمان حضرت امام خمینی(ره) و با حمایت مالی ایشان، دفتر تبلیغات اسلامی تشکیل شد. در ابتدا عنوان آن «دایره تبلیغات امام» بود و سپس به «دفتر تبلیغات امام» و نهایتاً «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» تغییر نام داد.
این اقدام، نخستین تشکل رسمی تبلیغی بعد از انقلاب بود و نشاندهنده اهمیت تبلیغ دینی از منظر نظام اسلامی و دیدگاه امام خمینی(ره) است.
پس از آن، حدود ۱۵ یا ۱۶ نهاد و سازمان تبلیغی در کشور شکل گرفتند که در مقاله بهتفصیل معرفی شدهاند؛ از جمله:
شورایعالی تبلیغ، شورای هماهنگی تبلیغ، نهاد نمایندگی ولیفقیه در ارگانهای مختلف، سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت تبلیغ حوزه علمیه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهلبیت(ع)، مجمع جهانی تقریب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان اوقاف. علاوه بر این نهادهای حکومتی، گروههای مردمی و خودجوش طلبگی نیز سهم چشمگیری در عرصه تبلیغ ایفا کردهاند.
با وجود این تطورات و رشد ساختاری، معتقدم که برای اثربخشی بیشتر فعالیتهای تبلیغی نیازمند موارد زیر هستیم: 1. راهبری واحد؛ 2. تقسیم کار منطقی؛ 3. همافزایی مستمر و ساختارمند.
متأسفانه در برخی موارد، رقابتهای منفی بین نهادهای تبلیغی باعث تضعیف و کاهش اثرگذاری تبلیغ شده است.
۲. تطورات کنشی تبلیغ
در بخش دوم مقاله، به تطورات در حوزه کنشگری تبلیغی پرداختهام؛ یعنی عملکرد و نقش فعال مبلغین، برخلاف بخش نخست که به ساختارها و سازمانها مربوط میشد.
الحمدلله در این حوزه نیز پیشرفتهای فراوانی داشتهایم؛ از جمله:
۱) تبلیغ سنتی که همواره حوزههای علمیه متولی آن بودهاند؛ ۲) تبلیغ بانوان؛ ۳) تبلیغ بینالمللی؛ ۴) تبلیغ جهادی؛ ۵) تبلیغ گروهی؛ ۶) ورود تبلیغ به عرصههای نوین مانند رسانه، فضای مجازی، هنر و نوشتار.
همچنین، توجه به مخاطبان خاص مانند کودکان و نوجوانان، دانشآموزان، محیطهای ورزشی، زندانها و حتی محیطهای گردشگری، از دیگر تطورات مهم در عرصه تبلیغ است.
۳. تبلیغ تخصصی
در بخش سوم مقاله، به موضوع تبلیغ تخصصی پرداختهام. بهبرکت انقلاب اسلامی، تلاشهای حضرت امام(ره)، خون شهدا و مجاهدتهای فراوان، حوزههای علمیه از ظرفیت دانشی بالایی برخوردار شدهاند و مراکز تخصصی متعددی شکل گرفتهاند.
با اینحال، نمود و حضور این ظرفیتها در صحنه تبلیغ هنوز محدود است.
با حمایت دفتر تبلیغات، معاونت تبلیغ حوزه و برخی نهادها، موضوع تبلیغ تخصصی در حال گسترش است و یک تحول دیگر در عرصه کنش تبلیغی رقم خورده است.
دو نکته پایانی
با اجازه اساتید بزرگوار، در پایان به دو نکته کلیدی اشاره میکنم که در مقاله هم مورد تأکید قرار گرفتهاند:
1. نیاز به تدوین مدلها و الگوهای تبلیغیمبلغین گرامی با دغدغه و تلاش فراوان وارد میدان تبلیغ میشوند؛ اما بهدلیل نداشتن الگوی روشن، گاه دچار سردرگمی و حتی دلزدگی میشوند. «جشنواره جنات» با مأموریتی که از شورای هماهنگی نهادها دریافت کرده، در تلاش است از دل تجربیات تبلیغی، الگوها و مدلهای موفق را استخراج و ارائه کند.
۲. نگاه دانشی به تبلیغما نیاز داریم به تبلیغ بهمثابه یک دانش مستقل نگاه کنیم. متأسفانه تاکنون تبلیغ را بیشتر بهعنوان خروجی علوم دیگر دیدهایم؛ حال آنکه خود تبلیغ میتواند و باید بهعنوان یک علم مستقل و با رویکرد علمی مورد توجه قرار گیرد.
در خدمت دوستان هستم و امیدوارم، با مراجعه به مقاله، نکات و پیشنهادهای آن مورداستفاده و توجه قرار گیرد.