در زبان عربی، واژه «غدیر» بهمعنای آبگیری است که حاصل بارش باران یا جاریشدن سیلاب، در آن جمع میشود؛ تالابی که در دل زمین فرو رفته و آب حیات را ذخیره میکند؛ اما «غدیرخم» که در متون تاریخی و مذهبی جایگاهی عظیم دارد، هرگز صرفاً یک تالاب طبیعی نیست. غدیر خم، در تاریخ اسلام، نهتنها بهعنوان یک محل جغرافیایی؛ بلکه بهمثابه مکانی که واقعهای عظیم و بیبدیل را به خود دیده است، شناخته میشود؛ واقعهای که اقیانوسی بیپایان از هدایت، عشق و ولایت را در دل خود جای داده است. این اقیانوس، بشریت را در تمام طول تاریخ به جرعهنوشی از زلال حقیقت واداشته است؛ جرعههایی که هرگز تمامی ندارد و هر نوشندهای را به حیات جاودان میرساند.
نزول آیه در واپسین روزهای رسالت
در واپسین روزهای زندگی آخرین پیامآور الهی، حضرت محمد(ص)، حادثهای عظیم در دل این اقیانوس شکل گرفت. جایی میان مکه و مدینه، در منطقهای که به «غدیرخم» مشهور است، آیهای بر پیامبر نازل شد که از «اکمال دین» و «اتمام نعمت» سخن میگفت؛ آیهای که اعلام کرد: رسالت پیامبر در شرف پایان است؛ اما این پایان، بهمعنای رهاشدن انسان در گرداب ناآگاهی و بیهدایتی نیست. خداوند در این آیه، رسالت را در نقطه تکامل آن قرار داد و نعمت خود را بر انسانها تمام کرد؛ اما چگونه؟ با نصب ولی و جانشینی که بتواند، این امانت بزرگ را در مسیر حق و حقیقت ادامه دهد.
سنگینی امانت بر شانههایی استوار
رسالت پیامبر(ص) که سالها با تلاش، ایثار و هدایت همراه بود، به نقطهای حساس و تعیینکننده رسیده بود. پیامبر(ص)، حامل امانتی بود که برای راهنمایی انسانها تا انتهای تاریخ، نیازمند شانههایی استوار و سترگ بود. این امانت، چیزی جز ولایت نبود؛ ولایتی که باید در وجود شخصی تجلی مییافت که از هر نظر شایسته و منتخب خداوند باشد. اینجا بود که پیامبر، در میان جمعی از حاجیان که از حج بازمیگشتند، دست به اقدامی زد که تاریخ را به دو بخش پیش از غدیر و پس از غدیر تقسیم کرد.
واقعه عظیم در غدیرخم
در میانه راه بازگشت از مکه به مدینه، پیامبر(ص) دستور توقف داد. مکانی که کاروان حاجیان متوقف شد، غدیرخم بود؛ جایی که قرار بود، پیام رسالت به نقطه اوج خود برسد. پیامبر(ص)، بر فراز منبری که از جهاز شتران ترتیب داده شده بود، ایستاد و خطبهای تاریخی ایراد کرد. در این خطبه، با صراحت و شفافیت، ولایت حضرت علی(ع) را بهعنوان جانشین خود و رهبر آینده مسلمانان اعلام کرد. سپس دست علی(ع) را بلند کرد و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»؛ هرکس که من مولای او هستم، این علی مولای اوست.
تبریکها و تردیدها
جمعیت حاجیان، این اعلام رسمی را شنیدند و بسیاری از ایشان، با شوق و اخلاص، ولایت حضرت علی(ع) را تبریک گفتند. این دسته از افراد، جرعهنوشان زلال غدیر بودند؛ کسانی که حقیقت را شناختند و آن را پذیرفتند. اما در میان این جمع، کسانی نیز بودند که بهجای نوشیدن از چشمه زلال غدیر، جامهای زهرآگین غرور، حسادت و تکبر را برگزیدند. این افراد، نهتنها از زلال حقیقت دور ماندند؛ بلکه با سرکشی و انکار، خود را از مسیر هدایت محروم ساختند.
زندگی جاودان یا مرگ در حیات؟
غدیر، نهتنها یک واقعه تاریخی بلکه یک معیار برای شناخت حیات و مرگ حقیقی است. آنان که جرعهنوش غدیر شدند، به حیاتی جاودان دست یافتند؛ حیاتی که در آن، حقیقت، هدایت و سعادت جریان دارد؛ اما آنان که از این زلال نوش نکردند و جامهای هوس و دنیاپرستی را برگزیدند، به مرگی در حیات دچار شدند. اینان، هر چند بهظاهر در میان زندگان آمد و شد کنند؛ اما در حقیقت، مردگانی بیش نیستند؛ چراکه روحشان از هدایت و حقیقت بیبهره است.
ولایت، جوهره رسالت
اگر بخواهیم رسالت پیامبر(ص) را در یک مفهوم خلاصه کنیم، آن مفهوم چیزی جز ولایت نیست. ولایت، جوهره و لبّ لباب رسالت است. رسالت، انسانها را به مسیر هدایت دعوت کرد و آنان را از تاریکی جهل به نور دانش و ایمان رساند؛ اما این مسیر هدایت، بدون چراغ ولایت، در میان راه، تاریک و بیراهه میشد. جرعهنوشان غدیر، کسانی بودند که از رسالت به ولایت راه یافتند و با پذیرش ولایت، مسیر هدایت خود را کامل کردند؛ اما آنان که ولایت را پذیرا نشدند، حتی از رسالت نیز فاصله گرفتند و در تاریکی جهل و گمراهی فرو رفتند.
علیرضا مکتبدار، سردبیر نشریه عربی الآفاق