امین ولایت
بزرگمردی جاودانه، باغیرت علوی و حماسه فاطمی و شورحسینی، به میدان دفاع از ولایت آمد، با ذوالفقار کلامش، با تیغ بیانش، باشعله سخنش، مردی که رهرو جادۂ تکلیف بود و آبروبخش خطّه تألیف، و رسواگر اهل تحریف.
نقّاد پهنه حدیث، افشاگر دروغها وجعلهای تاریخ.
ولایتمداری شوریده دل، مرزبان باورهای ناب، امین دین در قلمرو آفتاب، چشمهای جوشیده از سراب، خورشیدی از کهکشان عالمان شیعه، غوّاص بحر پژوهش، قلمزنی بیسکوت و سازش، که قلمداران از قدرت قلمش متحیرند و سخنوران از جادوی کلامش مبهوت.
«غدیر»ش، نه برکهای آرام، که دریایی موّاج و خروشان از حقایق است و تألیفاتش، نه ازسر تفنّن، که پاسخ به نیاز شیعه و جویندگان عاشق است.
آنچه دلها را اسیر سلسله محبتش ساخته، و جانها را به کمند عشقش انداخته، دل دریائی و عاشق اوست .
و ما غدیریان امروز، «الغدیر» را درقاب دلمان نهادهایم
و هر روز از افق این کتاب فروزان، به تماشای خورشید ولایت مینشینیم، باشد که گرمیِ جانمان باشد، و...قوّت ایمانمان!