printlogo


printlogo


واکنش آیت‌الله‌العظمی سبحانی بر ادعای اخیر مصطفی ملکیان درباره ریشه‌های معارف اسلامی

چندی پیش کلیپی از سخنان مصطفی ملکیان، استاد فلسفه در مورد فلسفه و معارف دینی منتشر شد که واکنش‌هایی در پی داشت.

  ریشههای یونانی و رواقی قرآن و نهجالبلاغه
خلاصه سخنان مصطفی ملکیان چنین است: اکثر آنچه در قرآن و نهج‌البلاغه و فلسفه و عرفان ما هست، از غرب آمده است!
۱. بخش بزرگی از آنچه در فرهنگ اسلامی وجود دارد، ریشه در اندیشه‌های یونان و روم باستان دارد.
۲. بسیاری از آموزه‌های قرآن، روایات و نهج‌البلاغه با تفکرات رواقیان همخوانی دارد.
۳. فلسفه‌ای که «اسلامی» نامیده می‌شود، در اصل بازخوانی و ادامه فلسفه افلاطون، ارسطو، نوافلاطونیان و رواقیان است.
۴. وقتی از دفاع از فرهنگ خودی سخن می‌گوییم، باید دانست که بخش مهمی از همین فرهنگ خودی، از غرب آمده است.
بسیاری از آموزه‌های قرآن و روایات تحت تأثیر تفکرات رواقیان بوده است؛ رواقیانی که فیلسوفان یونان و روم باستان بودند. برای نمونه، در قرآن آمده است: «لِکَیلا تَأسَوا عَلی ما فاتَکُم ولا تَفرَحوا بِما آتاکُم»؛ یعنی نه بر آنچه از دست می‌دهید، اندوهگین شوید و نه بر آنچه به دست می‌آورید، شادی بیش از حد کنید. این دقیقاً همان تعالیم مارکوس اورلیوس و اپیکتتوس است.

 رد دیدگاه ریشههای یونانی و رواقی قرآن و نهجالبلاغه
محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دین دانشگاه تهران ضمن یادداشتی به رد دیدگاه ملکیان، در گفت‌وگویی اظهار کرد: خدمت استاد گرانقدر مرجع عالی‌قدر آیت‌الله‌العظمی سبحانی، مشرف شدم و نظر حضرت ایشان را در باب، ادعای  اقتباس قرآن و نهج البلاغه از فرهنگ غرب (رواقیان و یونانیان) جویا شدم. چند نکته مختصری در این باب مطرح نمودند که به اطلاع می‌رسانم.
۱. معارف و احکام اخلاقی اسلام، ریشه در عقلانیت و فطرت انسان دارند؛ لذا اگر در یونان و مکتب رواقی دعوت به عدل و نیکی شده است و در اسلام هم وجود دارد، به ریشه عقلانی و فطری انسان برمی گردد.
۲. کسانی که ادعای اقتباس قرآن از علوم یونانیان و رواقیان را مطرح می‌کنند، باید نمونه‌ای مشخص ارائه دهند که در اسلام و فرهنگ یونانی مشترک باشد و فاقد ریشه عقلانی و فطری باشد.
 علاوه بر این، چنین ادعایی، بی‌اساس و مانند پرتاب سنگ در تاریکی است. در زمان دعوت پیامبر اکرم(ص)، هیچ ارتباط مستقیمی بین حجاز و یونان وجود نداشته و هیچ کتابی در این زمینه ترجمه نشده بود.
 درباره خطبه‌های امیرمؤمنان(ع) نیز، مدعیان باید نمونه‌های مشخصی ارائه کنند که در اسلام و یونان مشترک باشد و ریشه عقلانی نداشته باشد.
در پایان، از آقای ملکیان ابراز تأسف می‌کنم که چنین سخنان بی‌اساسی را بیان می‌کنند؛ به‌ویژه با توجه به اینکه ایشان از خانواده‌ای روحانی هستند و پدر و برادر محترم‌شان سال‌ها امام جمعه شهررضا (قمشه) بوده‌اند.