printlogo


printlogo


تکیه بر کعبه بزن

جمعه‌ها طبع من احساس تغزّل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندی‌ست که در کار زمین حیرانم
مانده‌ام بی تو چرا باغچه‌ام گل دارد
شاید این باغچه دَه قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد
جمکران نقطۀ امید جهان شد که در آن
هر چه دل، سمت خدا دست توسل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمّل دارد