
جنگ روایتها، میدان بیصدای نبرد
جنگ امروز، پیش از آنکه در میدان موشک و زد و خورد میدانی تعریف شود، در عرصهای پیچیدهتر که عبارت از جنگ شناختی باشد، جریان دارد. این نبرد به ظاهر نامرئی که ذهنیتها، امیدها و وحدت ملت را نشانه رفته است، نیازمند نقشهای استراتژیک است.
آقای علیرضا ابوالفتحی در یادداشتی بر پایه راهبردهای معماری مقاومت در میدان نبرد روایتها و مواجهه با جنگ شناختی مبتنی بر گزارشی از نشست علمی فعالین اجتماعی و رسانهای "موسسه فتوح اندیشه نوشت:
جنگ امروز، پیش از آنکه در میدان موشک و زد و خورد میدانی تعریف شود، در عرصهای پیچیدهتر که عبارت از جنگ شناختی باشد، جریان دارد. این نبرد به ظاهر نامرئی که ذهنیتها، امیدها و وحدت ملت را نشانه رفته است، نیازمند نقشهای استراتژیک است. در شرایطی که رژیم منحوس صهیونیستی با حمله به تهران و شهادت غیرنظامیان ، مرزهای جنایت را جابهجا کرده، پیروزی در این میدان، منوط به اجرای راهبردهای کلیدی مذکور در ذیل است که هر یک حلقهای از زنجیره «مقاومت شناختی» را تشکیل میدهند.
۱. ایجاد سیستمهای رصد و پایش و هشدار با عنوان «چشمبیدار انسجام ملی»:
بصورت فوری باید اتاقهای رصد محلهای تا ملی ایجاد و با راه اندازی شبکهای یکپارچه برای رصد شایعات و شناسایی نقاط آسیبپذیر اجتماعی، مشابه سازوکارهای موفق ستادهای مدیریت بحران، از تشتت اطلاعاتی جلوگیری گردد.
۲. جدیگیری جنگ رسانهای: در جنگ شناختی باید همه رسانهها مهم انگاشته شود. به این معنا که صرفا نباید بر رسانههای سیاستمحور اکتفا نمود بلکه با تبدیل رسانههای غیرسیاسی (مانند صفحات بورس، پوشاک و ورزش و..) به سکوهای پخش روایتهای مقاومت، از نفوذ گسترده آنها در جامعه استفاده بهینه برد. لازمه اینکار تشکیل جلسات فوری با گردانندگان این پیجها و رسانههاست.
۳.پرهیز از تشتت گفتمانی: باید بصورت فوری با ملزم ساختن نهادهای فرهنگی و تبلیغی به همافزایی در تولید محتوا، جلوگیری از انتشار پیامهای متناقض که به تضعیف روایت اصلی میانجامد؛ مبادرت ورزید.
۴. معماری روایتهای مقاومت: از مجازی تا میدانی
۴.۱. روایتسازی هویتی و تمدنی: باید با بازتعریف تقابل ایران و اسرائیل به عنوان نبرد جبهه مقاومت در برابر پروژه سلطه منطقهای صهیونیسم، با تأکید بر تجربیات یمن، سوریه و فلسطین و لبنان؛ روایتی تمدنی و جهان اسلامی و به تعبیری امتمحور از این تقابل در اذهان تزریق کرد.به این معنا که نتیجه این تقابل بر کل جبهه تمدنی و جهان اسلام تاثیر خواهدگذاشت.
۴.۲. تولید نمادهای عینی: خلق روایتهای ملموس از طریق راهپیماییها، دیوارنگاریها و اقدامات میدانی، مشابه نمادسازیهای دفاع مقدس از ضروریات وضعیت کنونی است. این یعنی ساختن روایت و نه صرف فریاد آن .مثل مادری که قبل از آمدن مهمان با نظم و نسق دادن به خانه، برساختی روایی از خانواده منظم خود را در مقابل چشم مهمان به نمایش میگذارد.
۴.۳. چیدمان هوشمند اخبار: انتشار زنجیرهای اخبار امیدبخش (مانند عملیاتهای موفق موشکی یا پیشرفتهای دیپلماتیک) برای ساخت روایت پیروزی تدریجی از راهبردهای ضروری کنونی است همانگونه که شهید حسن باقری در روزنامه جمهوری اسلامی چنین استعدادی از خود نشان داد.
۴.۴. سناریوسازی برای آینده جنگ: ترسیم دورنمای پیروزی نهایی با تکیه بر استقامت مردم و اینکه در هیچ نقطه بحرانی نباید ناامید شد چون در جنگ زد و خوردها گاهی تشدید و گاهی تقلیل مییابد و آنچه که برای حصول موفقیت نهایی لازم است استقامت ورزیدن در میدان است همانگونه که یمنیها چنین کردند و ما در تجربه هشت ساله دفاع مقدس در مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشتیم.
۵. مهندسی همبستگی اجتماعی با سه ضلع: دولت، ملت، میدان
۵.۱. رویکرد همدلی به جای انتقاد در وضعیت جنگی: فراخوان به اجماع موقت جریانها و سلایق سیاسی و همه حلقههای میانی در بحران، با الهام از شعار سال ۱۳۹۴ رهبری مبنی بر «همدلی و همزبانی دولت و ملت» .
۵.۲. توزیع نقشهای مردمی: بسیج ظرفیتهای عمومی در قالب گروههای جهادی تبلیغ چهرهبهچهره، بازسازی الگوهای موفق دفاع مقدس و تجربه میدانی مبارزه با کرونا.
۵.۳. اعتمادسازی هدفمند: مانند استفاده از بیاناتی مانند سخنرانی رئیسجمهور پس از حمله اسرائیل: «ملت ایران بیش از هر زمان به اعتماد و همدلی برای مقابله به رژیم جنایتکار صهیونی نیاز دارد» و همچنین پژواک صدای حمایت مردم به بدنه حاکمیت برای دلگرمی بیش از پیش آنها
۶. بهرهگیری از سرمایههای تاریخی و معنوی:
۶.۱. اسکن دفاع مقدس: بازخوانی تجارب جنگ تحمیلی و اسکن کردن آن برای وضع موجود به عنوان الگویی برای مدیریت بحرانهای شناختی .
۶.۲. تقویت بنیه معنوی: نقش محوری روحانیت در تبیین توکل بر خدا به عنوان سلاح مقابله با جنگ روانی، مطابق تأکید رهبری بر «اقتدار ایمانی» در مواجهه با دشمن . باید در ذهن مردم جاانداخت که موثری در عالم جز خدای متعال نیست و ملتی که خدا داشته باشد، شکست برای او معنا ندارد زیرا خود خدای متعال به پیامبرش ص فرموده است که من نزد ظن بنده مؤمنم هستم.
۶.۳. استفاده از نیروها و مداحان حماسی: برای زنده نگاهداشتن روحیه جهادی در نزد آحاد و أقشار مختلف مردم باید از انسانهایی که روایت حماسی بلدند و خود نیز در گذشته تجربه مقاومت در جبهههای نبرد داشتهاند بهره برد.
۷. مدیریت روانی جامعه: عبور از بحران با توسعه و تقویت تابآوری اجتماعی
۷.۱. راهبرد کاهش عطش خبری: ترویج سبک زندگی عادی در بحران.
۷.۲. تبدیل مخاطب منفعل به کنشگر: آموزش و سوق دادن مردم برای تولید محتوای امیدبخش در شبکههای اجتماعی به جای انفعال اطلاعاتی.
۷.۳. آموزش سبک زندگی در جنگ: تدوین راهنماهای عملی برای تطبیق فعالیتهای روزمره با شرایط بحران.
بنابراین پیروزی در جنگ شناختی مستلزم تبدیل «مقاومت» از ایده به ساختار است: ساختاری با ریشههای تاریخی (دفاع مقدس)، بدنههای مردمی و حلقههای میانی (نقشپذیری جهادی)، و سقفهای روایی مستحکم(گفتمانسازی تمدنی و جهان اسلامی مبتنی بر هویت مستحکم ایرانی).