زیست توحیدی پیامبر اکرم(ص) الگویی ماندگار برای مردم جهان
حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی
پیامبر اسلام(ص) پیامآور توحید، عدل، انسانیت و مهربانی در عصر ظلمت و تاریکی جهانیان بود. آنحضرت پیام وحی را از خدای یکتا به مردم میرسانید و توحید و یکتاپرستی را در تمامی ابعاد عمر بابرکت خود متجلی میساخت؛ سبک زندگی ایشان توحیدبنیاد و سیره رفتاری ایشان اخلاقمدارانه و مبتنی بر مهربانی بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی، در وصف شمهای از کمالات آنحضرت که در قرآن کریم از آن یاد شده است، میفرمایند: زنده نگه داشتن یاد مولودِ مبارکِ رسول اعظم(ص) برای این است که ما به مضمون این آیه شریفه که فرمود: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِاللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللهَ کَثِیرًا»، عمل کنیم. پیغمبر اکرم(ص) اسوه حسنه است؛ این را قرآن بهصراحت دارد میگوید. اسوه است، یعنی چه؟ یعنی یک الگویی است که ما باید از این الگو تبعیّت کنیم؛ در قلّهای قرار گرفته، ما باید از این حضیض به سمت آن قلّه پیش برویم، حرکت کنیم؛ بشر تا آنجایی که میتواند، باید حرکت کند به سمت آن قلّه؛ اسوه یعنی این. (22/۰۷/1401)




اگر قرار باشد، عالم هستی را تقسیم کنیم به مجموعههایی هماهنگ منسجم و مرتبط که تمام آنها مخلوقات خالق دیگری هستند، طبیعتاً اولین و مناسبترین واژهای که باید از آن یاد کنیم، توحید است؛ چون عالم، مولود و مخلوق خداوند است و انسان هم بهعنوان عضوی از عالم وجود، جز خدا را نمیتواند در نظر بگیرد؛ بههمین دلیل است که مسئله توحید، حلقه محوری تمام کائنات است؛ اگر ما توحید را بهعنوان یک باور ذهنی در نظر بگیریم، تبدیل به نقطه اتصال و اشتراک ما به منشأ عالم میشود و در سراسر زندگی انسان ظاهر میشود. انسان جز به هادی و منجی آن قدرت یکتا نمیتواند تکیه کند و بهتبع همین است که رسالت و نبوت نیز، مشتق از توحید است و نمیتوان از آنها مجزای از توحید یاد کرد؛ همانگونه که تحقق عینی و کامل توحید نیز، ایجاد دیگر ارکان را به دنبال دارد.□ پیامبر
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید توجه داشته باشیم که توحید دارای یک معنای سلبی و یک معنای ایجابی است. معنای سلبی توحید آن مواردی است که توحید را به خطر میاندازد و آن را نقض میکند؛ مانند کفر و شرک در افرادی که یا به خداوند متعال عقیده ندارند یا برای او شریک قائلند. پیامبر اکرم(ص) در شرایطی در مکه چشم به جهان گشود که مشرکین الهههای متعددی را میپرستیدند و به دست خود بت میتراشیدند تا جایی که این عقاید نادرست شرکآمیز در گوشه گوشه زندگیشان رسوخ کرده بود و در جنگها از آنان یاری میخواستند و بدین منظور هدیههایی را پیشکش میکردند. در چنین شرایطی یقیناً گام نخست و نقطه آغاز فعالیت رسولالله(ص) در جزیرةالعرب نفی شرک و زدودن عقاید باطل از آینه قلبها بود و پس از پاک شدن زنگارها بود که آنحضرت نور متعالی توحید را به جان انسانها میتاباند.گام دوم رسالت حضرت محمد مصطفی(ص) پس از بیخاصیت کردن الهههای دروغینی که مردم جاهلیت بهعنوان واسطه الله خطاب میکردند، همان وجه ایجابی توحید بود؛ همانطور که پس از لا اله، الا الله میآید؛ پس از شریکزدایی از خداوند متعال، رسول اکرم(ص)، توحید را بهعنوان یک امر ذهنی و فراتر از آن، بهعنوان یک امر جاری در جامعه، کنشهای اجتماعی نظیر حمایت از زنان و دختران، کمک به نیازمندان و احقاق حقوق مظلومین را نیز در کنار مناسکی مانند نماز و روزه و حج گرد میآوردند و محبت و همدلی و ظلمستیزی را رواج میدادند و به توحید ذهنی و لفظی بسنده نمیکردند.