چهار علت سقوط حکومت بشار اسد و پیامدهای آن
بهقلم آیتالله عباس کعبی
آیتالله عباس کعبی در مطلبی به چهار علت سقوط حکومت بشار اسد پرداخت و توصیههایی را برای گروههای معارض سوری داشت.
به گزارش خبرگزاری حوزه، آیتالله عباس کعبی در مطلبی به موضوع سقوط بشار اسد و پیامدهای آن پرداخت و نوشت:
سقوط نظام بشار اسد بهشکل سریع و با قهر و غلبه و تقریباً بدون مقاومت دولت و ارتش سوریه صورت گرفت و تأثیرات آن در منطقه و عرصه بینالملل بسیار گسترده خواهد بود.
نمونه آن بلافاصله گسترش تجاوز رژیم صهیونی به جبلالشیخ برای تهدید بقاع غربی لبنان و تضعیف سوریه است.
علل و عوامل این سقوط و درسها و عبرتهای آن که نکتههای باریکتر از موی زیادی دارد، در جای خود توسط صاحبنظران اندیشهورز فارغ از هیاهوی رسانهای باید بررسی شود؛ اما اجمالاً میتوان موارد زیر را نام برد:
۱. فرسایش دولت و ارتش سوریه و خسته بودن و بیانگیزه بودن؛
۲. ضعف اراده و فقدان برنامه عملیاتی برای مقابله با براندازان مسلح؛
۳. غفلت و فریب راهبردی از آمریکا و دنبالههای آنان در منطقه و ترجیح سازش و مذاکره بر مقاومت؛
۴. جدی نگرفتن هشدارهای رهبری مبنی بر اینکه (غربیها و دنبالههای آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند؛ اما موفق نشدند و اینک قصد دارند، با شیوههای دیگر و از جمله وعدههایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.)
به هر حال باید پذیرفت، این شکست بزرگ برای دولت بشار بهطور عمده برای دلخوش بودن به وعدههای توخالی غرب و دنبالههای آن در منطقه رخ داده است.
انصافاً همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خردادماه امسال در دیدار بشار اسد فرمودند: «مقاومت، ویژگی ممتاز سوریه است»؛ بهویژه در جنگ ۲۰۰۶ آنگونه که در یک دیدار خصوصی با پرچمدار مقاومت شهید بزرگ اسلام سیدحسن نصرالله(رض) شنیدم، بشار اسد انبارهای تسلیحاتی خود را به روی مقاومت حزبالله باز نمود و علت حمایت از سوریه، حمایت از مقاومت است و سوریه تبدیل به پل پشتیبانی و عبور مقاومت شده بود؛ اما متأسفانه بعد از عملیات طوفانالاقصی با تهدید و تطمیع و جنگ روانی، دولت و ارتش فرسوده سوریه، سازش را بر مقاومت ترجیح دادند و اگر راه مقاومت را انتخاب میکردند، بهطور قطع شکست نمیخوردند و این شکست، نباید بهاشتباه، شکست مقاومت و یا شکست جمهوری اسلامی ایران تلقی شود.
مقاومت اسلامی بهفضل الهی در عمق جان ملتها و انسانهای آزادیخواه نفوذ کرده است و با تدبیر و حکمت و طرح و برنامه و نقشه راه عملیاتی و اقدام مستمر، میتوان تهدید ناشی از سقوط نظام حامی مقاومت را به فرصت تبدیل کرد.
چشمانداز این فرصتسازی در اصول بنیادین و شعارهای زنده انقلاب اسلامی نهفته است که به سه اصل مهم آن اشاره می کنیم:
۱. احترام و حمایت از حفظ استقلال و وحدت و تمامیت ارضی؛
۲. آزادی حق تعیین سرنوشت توسط مردم و خدمت به مردم و مردمگرایی و عدالت، پیشرفت و عزت و کرامت انسان؛
۳. نفی وابستگی و دخالت در امور داخلی کشورها.
لازم به ذکر است، حضور و حماسه مدافعان حرم به فرماندهی سرلشکر شهید حاج قاسم سلیمانی در مقابله با داعشیها و گروههای تکفیری مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونی که با پایان داعش و شکست آن نتیجهبخش گردید، هرگز بهمعنای حمایت از دولت بشار در سیاست داخلی خود و یا علیه گروههای مخالف سوری نبوده است.
جمهوری اسلامی ایران، بارها از گفتوگوی سوری - سوری و اصلاح قانون اساسی و احترام به حقوق مردم سوریه با طیفها و طوایف و قومیتها و مذاهب گوناگون و تغییر رویه حکمرانی و مشارکت احزاب سیاسی در حکومت صحبت کرده است و در این زمینه، حضور و حمایت و ارائه سند اقدام مشترک با حضور ایران و روسیه با معارضان از طیفهای گوناگون میتواند مورد استناد قرار گیرد.
متأسفانه ایرانستیزی و شیعهستیزی و وجود برخی گروهای تکفیری و تند افراطی در میان براندازان و طراحی و تحریک دشمنان علیه جبهه مقاومت و ایران، سوء تفاهمات تلخی ایجاد کرده است که با گفتوگوی صریح و جدی و راهبردی با عقلای طرفدار مقاومت در میان حاکمان جدید و با وساطت گروههایی نظیر حماس و اخوانالمسلمین و برخی کشورهای منطقه، میتوان طرحی نو در جهت تأمین منافع پایدار ملت سوریه و مقاومت اسلامی و امنیت منطقه ارائه داد.
در اینجا باید هشدار داد که اشتباه استراتژیک تاریخی مُرسی و اخوانالمسلمین مصر در اعتماد به وعدههای فریب و توخالی آمریکا و غرب، باعث شد هشت ماه دوام نیاورند و کودتا در مصر نظام نوپا را متلاشی کرد.
باید به بازیگران وضعیت جدید مسلط بر سوریه گفت: این هشدار را جدی بگیرید و هرگز به آمریکا و غرب و صهیونیستها اعتماد نکنید که هیچکدام از وعدههای خود را محقق نمیکنند؛ در این صورت خطر تجزیه و کودتای آمریکایی در سوریه تکرار خواهد گردید.