ناگفتههایی از زندگی امام خامنهای در بیان آیتالله یزدی(ره)
بارها از آقا شنیدهام که گفتند: من هیچگاه طلبگی و مباحث علمی را رها نکردهام
آیتالله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به اذعان اکثر قریب به اتفاق سیاسیون برجسته کشور و علمای تراز اول حوزه علمیه، از جمله کسانی است که از دیرباز با مقام معظم رهبری همراه بوده است؛ او میگوید: «من از روزی که آیتالله خامنهای، امام جماعت یکی از مساجد شهر مشهد بود تا الآن که ولیامر مسلمین میباشد، آشنا هستم و اولین کسی بودم که بهصورت رسمی و از رسانههای عمومی، مرجعیت مقام معظم رهبری را اعلام کردم؛ البته این کار من در ابتدای امر، واکنشهای بسیار زیاد و متفاوتی را در سطح جامعه علمی و سیاسی آن روز برانگیخت؛ اما کسانی که آن روز از من خرده میگرفتند و ناراحت بودند که چرا مرجعیت رهبر معظم انقلاب را اعلام کردهام، امروز از علاقهمندان و ارادتمندان ایشان هستند»؛ او حتی از واکنش شخص مقام معظم رهبری هم پس از این کارش نیز سخن میگوید. در آستانه سفر مقام عظمای ولایت به شهر مقدس قم بر آن شدیم تا در گفتوگویی اختصاصی با آیتالله یزدی(ره) دبیر شورایعالی حوزههای علمیه، ابعاد شخصیتی و علمی رهبری معظم انقلاب، تدابیر معظمله در اداره نظام اسلامی و ... را مورد واکاوی قرار دهیم. آنچه در پی میآید، حاصل این گفتوگوست.




ایشان برای گذراندن دوره تحصیلی در برههای از زمان در قم حضور داشتند و در درس امام راحل(قد) شرکت میکردند؛ البته من هم در همان درس امام راحل شرکت میکردم؛ اما در آن زمان با ایشان خیلی آشنا نبودم؛ چون در درسهای خارج فقه، رسم حوزههای علمیه بر این است که هر سه یا چهار نفر با هم، هممباحثه و با یکدیگر مأنوس هستند، تا به درجاتی برسند و گروه ما با گروه ایشان تفاوت داشت؛ آشنایی بنده با ایشان به قبل از انقلاب، برمیگردد. من برای زیارت، به مشهد مقدس مشرف شده بودم؛ برای اولینبار در مسجدی که جلسات وعظ و خطابه داشتند و در حال بیان یک خطبه تاریخی برای اهداف انقلاب بودند؛ متوجه شدم که جلسه، جلسه ویژهای بود و طبعاً تناسبات و علایق روحی ما ایجاب میکرد که به ایشان نزدیک شویم؛ ایشان در آن زمان از شخصیتهای علمی و انقلابی مشهد بودند و در جریانات کشور نیز نقش داشتند؛ بنابراین جواب این سؤال که از چه زمانی با ایشان آشنا شدم، این است که من با ایشان از روزی که امام جماعت یکی از مساجد شهر مشهد بود تا الآن که بهعنوان رهبر، نظام اسلامی را اداره میکنند، آشنا هستم و این نعمت خدا برای من است و امیدوارم همین نعمت تا آخر زندگی با من باشد.
در دورههایی مانند اوایل انقلاب، معمولاً نام افرادی که در جریان انقلاب قرار داشتند، برده میشد؛ ما هم سعی میکردیم، با مقام معظم رهبری آشناتر و به ایشان نزدیکتر شویم، تا بتوانیم علاوه بر استفاده از شخصیت معظمله، بهنوبه خود با ایشان، همراهی داشته باشیم. در دوره ریاست جمهوری آقا، من بهتدریج با فضائل اخلاقی، شخصیتی و علمی ایشان بیشتر آشنا شدم؛ گاهی دفترشان رفت و آمد داشتیم تا اینکه جریان بازنگری قانون اساسی پیش آمد؛ حضرت امام(ره) دستور بازنگری قانون اساسی را صادر کردند و نام من هم در نوشته حضرت امام(ره) آمده بود که باید در این بازنگری باشیم؛ ریاست آن هم با رئیسجمهور وقت یعنی حضرت آیتالله خامنهای بود و جناب آقای هاشمی هم، نائبرئیس بودند؛ در اولین جلسه، من بههمراه آقای دکتر حبیبی، بهعنوان منشی انتخاب شدیم؛ اولین کاری که باید انجام میشد، تهیه آییننامه بود. من و آقای حبیبی آن را تهیه کردیم؛ کمکم دوران کسالت حضرت امام(ره) پیش آمد و بههمین دلیل رفت و آمدهای مقام معظم رهبری و آقای هاشمی به بیت امام(ره)، بیشتر شد و از همین رو بود که ریاست جلسه را به من میسپردند؛ برای اداره این جلسات، لازم بود که بیشتر از قبل با دفتر ایشان ارتباط داشته باشیم؛ در همین رفت و آمدها بود که با روحیات، خلوص رفتاری و شخصیت والای علمی ایشان بیشتر از قبل آشنا شدم و این را دریافتم که در روحیه ایشان هوی و هوس نیست.