هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

مؤسس حوزه  و مسئله مبارزه با رژیم صهیونیستی

مؤسس حوزه  و مسئله مبارزه با رژیم صهیونیستی

مراجع شیعه در راستای مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین، اقدامات متعددی انجام داده‌اند و بنا بر اصل برادری، با عنایت به تقریب مذاهب اسلامی، هرگز برادران مسلمان خود در فلسطین را فراموش نکرده‌اند. در تاریخ موارد بسیاری از حمایت علما و مراجع شیعه از ملت مظلوم فلسطین وجود دارد که در این نوشتار، تنها به مواضع تعدادی از مراجع شیعه اشاره شده است. امروز نیز علما و مراجع بزرگوار شیعه، برای مبارزه با غده سرطانی صهیونیسم، توجه و اهتمام ویژه دارند.
در کارنامه سیاسی آیت‌الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره)، مؤسس حوزه علمیه قم نیز، نقاط درخشانی وجود دارد که با بررسی دقیق آنها، علاوه بر شناخت بیشتر مواضع و روشنگری ایشان در رخدادهای مهم، تأثیرات شگرف تصمیمات ایشان نمایان می‌شود.
یکی از این مسائل، واکنش صریح معظم له به تصمیم دولت انگلیس در الحاق کشور فلسطین به مستعمرات خود و اعطای این سرزمین به یهودیان و دولت صهیونیست است.
در بحبوحه جنگ جهانی اول، دولت استعمارگر انگلیس با دولت فرانسه، در سال ۱۹۱۶ (۱۲۹۵) قراردادی را امضاء کردند که «به‌موجب آن، این دو کشور پیش از پایان جنگ، میراث امپراتوری عثمانی را در خاورمیانه، میان خود تقسیم کردند. به‌موجب این قرارداد، سوریه و لبنان و بخشی از جنوب ترکیه، به‌عنوان سهم فرانسه و فلسطین و مناطق اطراف خلیج فارس و سرزمین کنونی عراق تا بغداد سهم انگلستان شناخته شد.»‏1
بعد از رسمی کردن تسلط انگلیس بر فلسطین، به‌علت پیوندی که دولت استعماری انگلیس با یهودیان داشت، در سال ۱۹۲۲ با تنظیم لایحه سرپرستی فلسطین و ارسال آن به جامعه ملل به اهداف و تعهدات خود با صهیونیست‌ها جامه عمل پوشاند. هنگامی که تعهد بین این دو فاش شد، همواره در میان ساکنان مسلمان و اعراب مناطق اشغالی با دولت انگلستان و صهیونیست‌ها نبردها و مبارزاتی خونین به وقوع پیوست. در همین زمان بود که آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری(قد) و به‌تبع وی سایر روحانیون ایران برای دفاع از مردم فلسطین دست به‌کار شدند.
حرکت اصلی مؤسس حوزه در این زمان، ارسال نامه‌ای به رضاشاه بود. ایشان در دی‌ماه ۱۳۱۲ این نامه را توسط آیت‌الله سید محمد بهبهانی، فرزند سیدعبدالله بهبهانی(ره) از رهبران مشروطیت، به رضاشاه ارسال و شرط کرد که این نامه در جراید نیز درج شود.2
موضوع تلگراف آیت‌الله العظمی حائری(قد) توسط آیت‌الله بهبهانی(ره) در تاریخ ۷ دی ۱۳۱۲ یعنی آخرین روزهای ۱۹۳۳ به اطلاع نخست‌وزیری می‌رسد. در بخشی از نامه آیت‌الله بهبهانی(ره) چنین آمده است:
«... با تقدیم عرض دعاگویی مصدع است از طرف حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ عبدالکریم و جمله‌‌ای از وجوه علمای اعلام قم دامت برکاتهم، تلگرافاً راجع به فلسطین، تظلماتی به حضور مبارک شاهنشاهی شده است و صورتشان را سرکار آیت‌الله معظم برای حقیر فرستاده‌اند. اینک تقدیم می‌شود و در صورتی که مقتضی بدانند، مقرر فرمایید، در جراید نشر شود. شاید این چندروزه از سایر ولایات هم قریب به‌همین مضامین مخابراتی شود. به نظر قاصر حقیر درج آنها در جراید بی‌مناسبت نیست... .»3

   اهمیت این اقدام با توجه به اوضاع سیاسی اجتماعی عصر حاج شیخ(قد)
​​​​​​​برای روشن شدن اهمیت نامه آیت‌الله‌العظمی حائری(قد)، نیاز است، فضای اختناق و حساس آن زمان در حد اختصار تبیین شود و سپس به شرح ابعاد مختلف نامه بپردازیم.
درست در سال ورود آیت‌الله حائری به قم و بنا نهادن پایه‌های حوزه، رضاخان با کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی(ره) وارد تهران شد و اوضاع سیاسی اجتماعی کشور، به یک‌باره تغییر کرد و با گذشت اندک‌ زمانی رضاخان با توسل به چند مانور سیاسی،‌ ماهرانه به سلطنت رسید. هم‌زمانی دو واقعه مهم، یعنی تأسیس حوزه علمیه قم، به‌منظور مستحکم نمودن پایه‌های دینی در کشور توسط یکی از مراجع بزرگ و به قدرت رسیدن رضاخان و اعمال دیکتاتوری و برچیدن بساط مشروعیت از سوی دیگر، موجبات مقابله شدید نهاد حوزه (مرکز رهبری دینی) و نهاد دولت (مرکز قدرت و تصمیم‌گیری) را فراهم ساخت. با استقرار و تثبیت سلطنت پهلوی، دوره اجرای سیاست‌های نوی استعمار انگلیس فرا رسید و سیاست مذهب‌زدایی و استحاله فرهنگی از طریق اشاعه فرهنگ تجددگرایی غربی، در دستور کار هیئت حاکمه قرار گرفت.4 قانون متحدالشکل شدن لباس، ممنوعیت پوشیدن لباس روحانیت، کشف حجاب و مبارزه علنی با مظاهر مذهبی و دینی، یکی از این برنامه‌ها بود. در چنین شرایطی هرگونه حرکت نسنجیده آیت‌الله حائری یزدی(قد) می‌توانست، جرقه‌ای بر باروت آماده انفجار رضاخان باشد. آیت‌الله حائری با درایت و سیاست خاص خود سعی کرد، از انهدام حوزه علمیه جلوگیری نماید و پایگاه علمی ـ مذهبی حوزه را از دخالت‌ها و تهاجمات رژیم سالم نگه دارد.5
با توجه به مقدمه فوق، اهمیت حرکت آیت‌الله حائری(قد) در ارسال نامه به رضاخان و درخواست واکنش در قبال مسئله فلسطین بیشتر نمودار می‌شود؛ لذا دخالت ایشان در این قضیه، نشان از آن دارد که  معظم‌له به‌علت رهبری عامه مسلمین در ایران، وظیفه و تکلیف خود می‌دانست که از طرف خود و ملت مسلمان ایران نسبت به هجوم یهودیان به فلسطین موضع‌گیری کند.
برای روشن شدن ابعاد دیگری از این اقدام، به تحلیل جوانب مختلف نامه می‌پردازیم.

   ۱. آیت‌الله حائری در حالی آگاه به خطر اشغال سرزمین فلسطین شد که تقریباً هیچ رسانه‌ای در ایران وجود نداشت که به این مسئله بپردازد. چه آن‌که چند نشریه محدود نیز، در چنبره ‌قدرت رضاخان بودند و اجازه انتشار مطلبی در این موضوع را نداشتند. حتی تلگراف نیز که تنها وسیله ارتباط سریع بین شهرها بود، تحت نظر دولت قرار داشت و اجازه ارسال حتی یک تلگراف در این خصوص را نداشت. از سوی دیگر، شاهد سکوت بسیاری از علمای کشورهای عربی که از نزدیک شاهد ماجرا بودند، هستیم که حتی ده‌ها سال بعد از اشغال فلسطین، یا به‌جهت بی‌اطلاعی و یا خوف از دولت‌های خود، لب به اعتراض نگشودند؛ از این‌رو می‌توان گفت آیت‌الله حائری به‌خوبی اهمیت ماجرا را دریافت و با تحلیل و تصمیمی دقیق،‌ توانست بینش سیاسی و واقع‌نگر خود را در خصوص مسئله فلسطین نشان دهد.
   ۲. ممکن بود مؤسس حوزه، همچون سایر اطلاعیه‌ها، بیانیه‌ای خطاب به مردم صادر کرده و ضمن اعلام خطر، مردم را به مبارزه و قیام علیه اشغالگران فرا بخواند؛ اما آیت‌الله حائری این نامه را خطاب به رضاخان به‌عنوان رئیس یک دولت اسلامی نوشت و از وی خواست، از بُعد بین‌المللی از مردم فلسطین حمایت کند. از سوی دیگر ممکن بود، نامه آیت‌الله حائری(قد) خطاب به مردم، تبدیل به بهانه‌ای شود تا رضاشاه، مؤسس حوزه را متهم به برهم زدن نظم عمومی و اخلال در امنیت جامعه نماید!
  3. نکته جالب توجه در این نامه، شرط ابتکاری آیت‌الله حائری است. همان‌گونه که در نامه آیت‌الله بهبهانی آمده است، آیت‌الله حائری خواستار درج نامه در جراید شده بود. از آنجا که مسئله اشغال فلسطین امری بین‌المللی و سیاسی و اجتماعی بود، آیت‌الله لازم دید تا با درج نامه در جراید، علاوه بر اطلاع مردم ایران، مردم و علمای سایر کشورها نیز، از انتشار چنین نامه‌ای و حمایت مرجعیت شیعه در ایران از حقوق ملت فلسطین اطلاع یابند؛ اما از آنجا که رضاشاه دست‌نشانده و مطیع امر انگلیس بود، این شرط آیت‌الله حائری را، تهدید منافع انگلیس دانست و رد کرد. دربار رضاخان در پاسخ به این درخواست چنین نوشت: «حسب‌الامر جهان‌مطاع مبارک شاهانه ارواحنا فداه، ابلاغ می‌نماید، انتشار تلگراف راجع به مسلمین فلسطین در جراید مقتضی نیست.»6
   4. مخالفت رضاشاه با درج نامه آیت‌ا‌لله حائری در جراید و بی‌پاسخ گذاشتن این نامه، اولین گام در اثبات وجود رابطه تنگاتنگ پهلوی اول و دوم با رژیم اسرائیل بود؛ به‌ویژه آنکه در پشت پرده هر دوی این رژیم‌ها، دولت انگلیس منافع خود را پیاده می‌کرد و آنان نیز، نیروی اجرایی انگلیس محسوب می‌شدند.بنابراین مرحوم حاج شیخ با این اقدام، سنگ بنای آگاهی و مخالفت علمای شیعی در ایران با اشغال سرزمین‌های فلسطین و ماهیت رژیم صهیونیستی را پایه‌گذاری نمودند و علمای حوزه علمیه و متدینان و روشن‌فکران متعهد، بعد از وی با تأسی از معظم‌له، خطر رژیم صهیونیستی را احساس کرده و همواره به‌طرق مختلف، به مخالفت و مبارزه با آن پرداختند.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
..............................................
   پی نوشتها
1. فرهنگ جامع سیاسی، ص ۵۴۸؛
2. جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ص ۲۴۸؛
3. بررسی عملکرد سیاسی آیت‌الله حائری، ص ۳۴۴؛
4. مؤسس حوزه، ص ۸۷؛
5. تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص ۶۵؛
6. سازمان اسناد ملی ایران شماره ۱۰۲۰۰۶، پاکت شماره ۸۸۵.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه