حکم جهاد آیتاللهالعظمی محمدحسین کاشفالغطاء(ره) در حمایت از فلسطین
حکم جهاد ایشان بهعنوان رهبر شیعیان در نجف اشرف که خطاب به مسلمانان در زمینه لزوم نجات فلسطین صادر کردند بشرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ غْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ». برخی بزرگان نسخهای از فتوایی را که در مورد لزوم دفاع از فلسطین صادر کرده بودم در خواست کردند و انگیزه این درخواست، دردها و محنت حاضری است که پس از 30 سال مبارزه و فداکاریهای بیشمار که با جان و مال آنجام گرفته و از حد شمارش خارج است، به این سرزمین مقدس رسیده است. و ما هماینک شاهدیم، محنت و بلوا از مرزهای فتوا گذر کرده و وجدان هر مسلمان با احساسی را خدشهدار کرده است و ضمیرش وجوب دفاع از فلسطین را با تمام قدرت به او الهام کرده و بذل جان و مال عزیز در این راه و اعلان جهاد مقدس آسان و سبک شده است. پس ای مسلمانان! سستی و تنبلی به خود راه ندهید که شما برتر و بالاترید. [إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ واللّهَ قویٌ عَزِیزٌ]. در زمینه صدور این فتوا و اهمیت آن گزارش سفارت ایران در بغداد، خواندنی است. دراین گزارش امده است: علمای عرب شیعه نجف مجدداً تلگرافهایی به ملک غازی و کمیسر عالی فلسطین مخابره نموده و از مظالم انگلیس در فلسطین دادخواهی کردهاند. آقای شیخ محمدحسین کاشفالغطا که از مشاهیر علمای عرب در نجف میباشد، نیز تلگرافی به کمیسر عالی انگلیس و کمیسیون فنی انگلیس مخابره نموده و اضافه کرده است که مردم از علما فتوای جهاد خواستهاند. جریده النهار بغداد نیز تاریخ 5/3/1317در این زمینه مینویسد: «علمای اسلام با اجتماع در تحت قبه حضرت امیر(ع) در نجف تجمع نموده، در باب صدور حکم جهاد مذاکراتی نموده و حکم مزبور به امضای همه آقایان علما صادر خواهد شد و ریاست جلسه مزبور هم، با آقای کاشفالغطاء خواهد بود.» روحانیون شیعه برای بررسی این موضوع از علمای سوریه، لبنان، اردن، مصر، یمن، امارتنشینهای خلیجفارس، ترکیه، افغانستان و ایران دعوت کردهاند که در این اجلاس حضور یابند. علّامه کاشفالغطاء(ره) سپس خود رأساً حکم جهاد را صادر کرد. در بخشی از حکم جهاد ایشان امده است: «ای اسلام و ای عرب! بلکه ای برادر و یا اینکه ای بشر! وضعیتی که فلسطین سر بریده به آن رسیده است، بهنظر همه مشهود و عیان شده و چنانکه گفتهایم، باز هم میگوییم که موضوع فلسطین قضیه بالاختصاص خود فلسطین نبوده...» ای عرب، ای مسلمین، ای بشر! جهاد در فلسطین بر هر انسان واجب شده، نه بر عرب و مسلمین تنها... این است دعوت و ندای عمومی اینجانب که به امّت عرب و اسلام میفرستم. خدا گواه است که اینجانب از دهه ششم عمر تجاوز کردم و اگر ازدحام و ازدیاد انواع علل رنجوری بر این استخوانهای پوسیدهام حمله نمیآوردند، اول شخصی بودم که به این دعوت لبیک میگفتم...» محمدحسین آل کاشفالغطاء ایشان در فتوایی دیگر براساس موازین شرعی و عقلی به تقسیمبندی کشورهای جهان اسلام در عملیاتی نمودن این جهاد مقدس اعلام میکند که نخستین کشوری که باید رایت جهاد را بهاهتزاز درآورد اردن هاشمی و پس از آن، حجاز وآنگاه مصر و سوریه را مورد خطاب قرار داده و سپس میگوید: «میگویند 400 میلیون مسلمان در کره زمین موجود است. چطور میشد، اگر ده یک این عده، از راه غیرت اقدام نموده، برای ادای وظیفه خویش نسبت به فلسطین و بهیاری مجاهدین آن ملحق میشدند؟ البته گره فلسطین گشوده میشد، اشغال آن خاتمه میپذیرفت... بهخدا قسم که از مرحله خیلی دور افتادیم و پرت گشتیم و هنوز آنچه را که باید، بیان نکردیم... کنگرهها منعقد و مقررات آن تقدیم میشود و هیئتها برای لندن مسافرت میکند. با همه اینها قشون انگلیس شکم زنهای آبستن را در فلسطین سفره میکند، بیگناهان را بیجان و خونهای پاک را روان میسازد و با تمام شدت به تبهکاریهای بزرگ خود ادامه میدهد و حجاز و اردن هم با چشم و گوش همه چیز را میبینند و میشنوند و با وجود این، با کمال تفریح رفت و آمد دارند. حتی دو بز آنها از جای خود نجنبیدند. ای کاش! به این هم اکتفا و شرّ خود را از سر فلسطین کوتاه میکردند و با ستمکاران مساعدت و همراهی نمینمودند؛ ولی عموم مسلمانان در اقطار زمین چیزی که دارند، اعتراض هست؛ هیاهو، نطق، مقالهنویسی، شعرگویی و بعضی مساعدتهای مادی بسیار کم که حالِ یک قطره آب بر سنگ را دارد و حال آنکه خیلی از مسلمانان، دارای هزاران بلکه میلیونها لیره هستند. آیا هیچ شنیده شد، یکی از آنها با هزار لیره استرلینگ کمکی کرده باشد؛ چنانکه یهودیان که عدهشان کمتر و طبعشان پستتر است، میکنند؟ ایشان در بخش پایانی گفتارشان، حقیقت دردناکی را بیان میکند که حکایت از آسیبشناسی عمیقشان از بحرانهای داخلی جوامع اسلامی است تا بدینوسیله وجدانهای خفته مسلمانان را در لزوم تحرک و قیام جدی در برابر دشمنانشان بیدار نماید. در اینجا گفتار ایشان را در این زمینه بیان میکنیم: «با وجود همه اینها، کاش مسلمانان به حق اعتراف کنند و حقیقت را پاک و پوستکنده اظهار نمایند. آن حقیقت این است که بلیه مسلمانان از خود مسلمانان است و از بلیه صهیونی و انگلیس خیلی بزرگتر میباشد. این حقایق آشکار را هرکس میداند و جز شاگرد کوچک دبستان، کسی آن را ابراز نمینماید. نجف اشرف، مدرسه کاشفالغطاء، محمدحسین آل کاشفالغطاء، 24 شوّال 1357 برابر 18/12/1938 در بخش پایانی این مقال، برخی دیگر از فتاوای ایشان را که متضمن نکات مهم دیگری میباشد، بیان میکنیم. ایشان در ربیعالثانی سال 1358 ه. ق به سؤالهایی که در موضوع فلسطین و دفاع از آن به محضر ایشان تقدیم شد، اینچنین پاسخ گفتند: جواب سؤال اول: بله، دفع کسی که اراده تسلط بر فلسطین یا هر کشور از کشورهای اسلامی و بیرون راندن مسلمانان از آنجا را دارد، شرعاً بر مسلمانان واجب است. جواب سؤال دوم: در صورتی که فلسطین برای دفع دشمن کافی نباشد، بر مسلمانان دیگر بهترتیب نزدیکی به محل -تا حدی که تمامی مسلمانانی که توان آنجام این کار را دارند، در برگیرد- واجب است. جواب سؤال سوم: بله، تمام انواع کمکها، نظیر خدمات مالی و جانی و سایر وسایلی که منجر به تضعیف دشمن گردد، واجب است. جواب سؤال چهارم: بله، بر تمامی مسلمانان در سایر مناطق و کشورها واجب است که یهود و حامیان و کمکدهندگان به او را تحریم کنند و هرکسی که از یهود چیزی خریده و یا تولیدات آنان را بپوشد و یا از محصولات آنها بخورد و یا هر نوع معامله تجاری یا غیرتجاری با آنان بکند، با خدا و پیامبرش به ستیز، موجب غضب خدا و رسولش شده و به حق خیانت ورزیده و قلب اعراب و اسلام را جریحهدار کرده و بلکه بهموجب کلام الهی «مَن یَتَولِهِم مِنکُم فإنَّه اِن َّالله لا یَهدی القومِ الظالِمین»، از دین اسلام خارج شده است. محمدحسین کاشفالغطاء، مدرسه بزرگ کاشف-الغطاء و مدرسه نجف اشرف همانطور که از آخرین پاسخ ایشان استفاد ه میشود، ایشان هر نوع معامله با یهود را حرام دانسته و بر اساس مبانی قرآنی، آن را سبب ارتداد از دین میداند. باید گفت اگر مسلمانان بهویژه سران آنها فقط به همین حکم الهی عمل نموده و از انجام هر نوع معامله با صهیونیستها و حامیان آنها اجتناب میکردند، شاهد این همه مصائب دردناکی که تاکنون برامت اسلام گذشته است، نبودیم. .............................................. منابع 1. محمدحسین آل کاشفالغطاء، سایت خبرگزاری فارس 24/12/1390؛ 2. سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران، برگرفته از مقدمه کتاب، ایران و استعمار انگلیس.