حجتالاسلام والمسلمین بنیادی در گفتوگو با رسا مطرح کرد
حجتالاسلام والمسلمین بنیادی در گفتوگو با رسا مطرح کرد
به نظر من اخذ امتحان شفاهی، یکی از محسنات و امتیازهای حوزههای علمیه در عرصه آموزشی است و امتحان شفاهی در حوزه، نوعی رد و بدلشدن علم میان طلاب و فضلای حوزههای علمیه است؛ چراکه گفتوگوی علمی همیشه بهصورت امری مثبت تلقی شده و مهم به حساب میآید.برای کسی که مدتها زحمات تعلیم و تربیت و کسب علم را کشیده، بسیار اهمیت دارد که بداند در چه جایگاه و مرتبه علمی قرار دارد؛ هرچند گاهی از موارد این مسأله دچار غفلت واقع میشود؛ یعنی اینکه طلبهای بهمدت 10 یا 15 سال در حوزههای علمیه مشغول به درس و بحث بوده، باید دید که اکنون او در چه مرحله از علم و دانش قرار گرفته است. بنابراین، اختبار و سنجش شخص طلبه و علمیت او، یکی از نکات مهم امتحان شفاهی است که نباید از این نکته غفلت شود.
بله، در علوم حوزوی، عمدتاً همه این علوم بهصورت تشریحی و بیان دلیل و متن عربی است و بهنوعی تمامی این علوم مربوط به فهم طلاب است؛ بنابراین وقتی امتحان شفاهی از طلاب اخذ میشود، برای این است که مجموعه حوزویان بدانند که در چه مرحلهای از فهم مطالب و علوم حوزوی هستند که البته این نیز، یکی از نکات مثبت امتحانات شفاهی است تا روشن شود که افراد چه مقدار توانستهاند در عرصه علمی رشد پیدا کرده و موفقیت کسب کنند.علاوه بر این باید دانست که «اختبار علمی» امری مثبت و پذیرفتهشده در هرمجموعه علمی و مراکز جهان است و وقتی دانشآموختهای در مرکزی قرار میگیرد، اگر مورد اختبار و امتحان قرار گیرد، یقیناً آزمون او سبب رشد و انگیز وی شده و این آزمون، باعث ترقی افراد و اصل مجموعه آموزشی و مراکز علمی میشود.
بله چنین است. در حوزه علمیه هم باید گفت که اصل امتحانات شفاهی حوزههای علمیه- فارق از برخی حواشیهایی که برای آن وجود دارد - امری مهم، مثبت، عقلی، منطقی و قابل دفاع است و باید به امتحانات شفاهی با دیدگاه اختبار و آزمون نگاه شده و آن را در راستای رشد و کمال طلاب و فضلای حوزههای علمیه قلمداد کرد.
اتفاقاً سیره اصحاب معصومان(ع) اینگونه بوده است. گاهی برخی از افراد، نسبت به اعتقادات خود، نزد ائمه معصومان(ع)رفته و عقیده و اعتقادات خود را ابراز میکردند تا تأیید و یا رد امام(ع) را بدانند که البته این سیره را میتوان بهنوعی ارائه دادن مباحث یادگرفتهشده به معصومان(ع) توسط افراد دانست.در مباحث دیگر هم همینطور است و اصحاب معصومان(ع) از آنان پرسوجو میکردند تا ببینند مطالب را درست درک کرده و یاد گرفتهاند یا خیر؟ این موارد بهنوعی، همان ابراز کردن و نشاندادن فهم از مباحث آموزشی است؛ بنابراین امتحان شفاهی حوزههای علمیه نیز امری مثبت و سبب فاخرشدن حوزههای علمیه میشود.
این مسأله، امری طبیعی و چیزی است که وجود دارد؛ اما تلقین طلاب نیز در افزایش استرس آنان بیتأثیر نیست و منشأ آن نیز به این دلیل است که برای ما از همان اولین روزِ ورودِ افراد به حوزههای علمیه، امتحان شفاهی بهعنوان مرحلهای سخت معرفی شده است و همیشه اینگونه گفته میشود که اصل در امتحان شفاهی، بر عدم قبولی است... این نوع نگاه و تلقینها سبب مشوششدن ذهن طلاب و درنتیجه، ایجاد استرس در آنان میشود.البته بخشی از اضطراب بعضی از طلاب در امتحان شفاهی نیز، به این خاطر است که برخی از طلاب، تسلط کافی بر مطالب، استمرار بر مطالعات خود و محتوای کتب مورد آزمون ندارند؛ چنانکه در بسیاری از موارد، طلابی که مسلط بر مباحث هستند، هنگام ارائه مطالب، نهتنها استرسی ندارند، بلکه با ارائه خوب و آزمون موفق، سبب خشنودی ممتحنین شفاهی نیز میشوند.
امتحانات شفاهی ضمن اینکه در ذهن بسیاری از طلاب امری سخت تلقی میشود؛ اما دارای شیرینیهای خاصی نیز است که اقتضای فضای علمی اینچنین ایجاب میکند.بارمبندی یا معیارهای نمرات در سطحبندی امتحانات سطوح عالی و خارج، تفاوتهایی با همدیگر دارد. در امتحانات سطوح، 3 نمره برای عبارتخوانی و ادبیات، 3 نمره برای سؤالات علمی، 7 نمره برای تطبیق مطالب و 7 نمره برای توضیح مطالب در نظر گرفته شده است.
قطعاً سلایق اساتید آزمون شفاهی حوزههای علمیه در قبولی یا عدم قبولی طلاب دخیل نیست و اگر هم اثر داشته باشد، بیشتر از چند نمره نخواهد بود. بههمین منظور، مدیریت حوزههای علمیه و مدیر حوزه علمیه قم، جلسات متعددی را برای ایجاد وضعیت مطلوبتر امتحانات شفاهی حوزههای علمیه، برگزار کردند تا با انتخاب روشی مناسب، تفاوت و تأثیر سلیقههای اساتید امتحانات شفاهی را به حداقل برسانند و از آسیبهای آن جلوگیری شود.امروز عدالت در آزمونهای شفاهی بهگونهای اجرا و عملیاتی میشود که کاملاً بهنفع طلاب بوده و مانع از ضایعشدن حق و حقوق آنان میشود؛ یعنی اگر درجایی هم که مثلاً اختلاف سلیقه استادی، سبب کاهش نمره و یا مردودی طلبهای شود، ساختار امتحان شفاهی بهگونهای تعریف و تعیین شده که طلبه معترض میتواند به میزان نمره اخذ شده، اعتراض کرده و در آزمون و نمره فرد معترض، تجدید نظر شود.
این بیانات کاملاً اظهارات نادرست و خلاف واقع است و ممتحنین شفاهی نیز، همانند دیگر اساتید و طلاب علوم دینی در فضای معنوی، بافضیلت و روحانی حوزههای علمیه زیسته و در همین فضا تنفس میکنند. بنابراین اینگونه اظهارات کاملا نادرست است.اتفاقاً گاهی اتفاق میافتد که طلابی در زمان آزمون شفاهی، مطالبی خلاف نظرات اساتید شفاهی بیان میکنند؛ اما بهدلیل اینکه سخنان خود را با دلیل و مدرک و مستندات علمی بیان و تشریح میکنند، ممتحنین امتحان شفاهی نیز از قبول واقعیت و کلام درست امتناع نمیکنند و آزموندهنده را مورد تشویق قرار میدهند.
همانگونه که در جواب سؤالات قبلی بیان کردم، راه تجدید نظر برای اعتراضات طلاب وجود دارد و اینگونه نیست که حق طلاب و فضلای حوزههای علمیه در این مسیر ضایع شود. علاوه بر این، این ادعاها خلاف واقع است و چنانکه مورد و مصادیق بسیاری در این مسأله وجود دارد که طلابی بعد از آزمون شفاهی، به نمرات خود معترض میشوند و احساس میکنند که آنان نمره بالاتری را میگرفتند که بعد از اعتراض و تجدید نظر، نمرات آنان تغییری نکرده و یا دچار تغییر مؤثری نشده است.بنابراین ممکن است که برخی از طلاب اینچنین فکری داشته باشند؛ اما واقعیت این است که درواقع، مسأله چنین نبوده و نمرات هرکدام از طلاب، بهمیزان و مقداری که مستحق آن میباشند، از سوی ممتحنین شفاهی داده میشود؛ بنابراین آنچه که باید در اینباره به آن تأکید کنیم، این است که امتحانات کتبی هرچند خوب است؛ اما نمیتواند معیار دانش افراد در حوزههای علمیه باشد.
چنانکه این مطلب را به مسئولان مربوطه در جلسات مختلف هم گفتهام. به نظر من گرهزدن امور معیشتی طلاب به امتحانات شفاهی، امری است که من آن را قبول ندارم. در بحث شهریه این مسأله را قبول داریم؛ اما در مابقی امور معیشتی، گرهزدن آن به امتحان شفاهی درست نیست. به نظر میآید که باید در این مسأله تجدید نظر کرده و در قانون آن بازنگری شود.امروزه، طلاب بهاندازه کافی با مشکلات معیشتی روبهرو هستند. اگر از طلبهای امتحان شفاهی گرفته و او از عهده امتحان شفاهی برنیامده و مردود شود، نباید مواردی همچون بیمه، معافیت تحصیلی و دیگر امورات معیشتی او نیز دچار اختلال شده و همه زندگی و معیشت طلاب، متأثر از آزمون شفاهی شود؛ درحالیکه اگر آن طلبه، در همان زمان امتحان شفاهی بهعنوان طلبه در سیستم حوزه تعریف میشود، چرا باید به او نامه معرفی نداده و او را از اینگونه خدمات محروم کرد.