آیتالله غروی
مأموریت حوزه پیشرو پاسخگویی به نیازهای نوپدید جامعه است
در پیام رهبر معظم انقلاب به حوزه علمیه آمده است: «برنامههای درسی حوزه بهگونهای نوشته شود که فقه روشنبین، پاسخگو و بهروز و البتّه فنّی و متّکی به شیوه اجتهادی، همراه با فلسفه روشن و دارای امتداد اجتماعی و صاحبنظر در شاکله زندگی جامعه، در کنار دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع، بهوسیله استادان ماهر تدریس شود. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی خامنهای(KHAMENEI.IR) ، در سلسله مطالب پرونده «حوزه پیشرو و سرآمد» در گفتوگو با آیتالله سیدمحمد غروی، عضو شورایعالی حوزههای علمیه، ابعاد پیشرفت حوزههای علمیه را بررسی کرده است که تقدیم علاقهمندان محترم هفتهنامه افق حوزه میشود.




یکی از عوامل اصلی پویایی و بقای هر دانشی ـ چه علوم حوزوی و چه غیرحوزوی ـ تحول است. تحول، امری پایانناپذیر است و همین پویایی، ضامن ماندگاری آن علم یا نظام دانشی میشود.رهبر معظم انقلاب نیز همین انتظار را از حوزه دارند که حوزه نباید دچار رکود و ایستایی شود؛ بلکه باید در مسیر رشد، بالندگی و روزآمدی حرکت کند تا بتواند، نقش اصلی خود را ـ که شناخت دین، تبیین آن و دفاع از آن است ـ ایفا نماید. این نقش، تنها در صورتی محقق میشود که حوزه بتواند، متناسب با شرایط زمان و مکان تحول یابد و پاسخگوی نیازها باشد.
باید بین مسائل اخلاقی و مسائل آموزشی تفاوت قائل شویم. این دو مقوله متفاوتاند. درباره اخلاق، بهنظرم در همه سطوح حوزه، باید مفاهیم اخلاقی بهصورت جدی و مستمر به طلاب منتقل شود؛ البته نه صرفاً با موعظه یا درسگفتار. مهمتر از آن، فضا باید فضای اخلاقی باشد. اینکه اساتید، مدیران، کارمندان و کل ساختار اجرایی حوزه چگونه رفتار میکنند، در تربیت اخلاقی طلاب بسیار تأثیر دارد. باید افرادی که این مفاهیم را منتقل میکنند، خودشان متصف به فضائل اخلاقی باشند؛ نه اینکه خودشان دچار همان آسیبهایی باشند که از آن سخن میگویند.فضای مدارس، رفتار مدیران، ارتباط اساتید با طلاب و حتی حفظ حرمت و عزت طلبهها در مدرسه همه در این زمینه نقش دارد. ما به مدیرانی نیاز داریم که فقط مدیر اجرایی نباشند؛ بلکه آقا باشند؛ یعنی کسی که دارای الگوی رفتاری و اهل ارتباط و رفاقت با طلبهها باشد و بتواند با آنها صحبت کند، میتواند الگویشان باشد. من چند سالی در مدرسه آیتالله مجتهدی تهرانی(ره) بودم. ایشان همه فکر و ذکرش طلبه بود. خودش پای کار بود. درسهایی را طوری تنظیم میکرد که اکثریت طلبهها شرکت کنند؛ مثلاً تجزیه و ترکیب و... . اخلاصشان کاملاً محسوس بود و همین در طلاب تأثیر میگذاشت. حضور افرادی با چنین روحیههایی در مدارس، بهخصوص در سالهای آغازین طلبگی، بسیار اهمیت دارد؛ چون آن سالها، هم پایههای علمی و هم پایههای اخلاقی طلاب شکل میگیرد. آنهم با پرهیز از افراط و تفریط؛ نه اینکه طلاب را منزوی کنیم، نه اینکه درگیر حواشیشان کنیم. باید متعادل، عمیق و همهجانبه با این مسأله برخورد کرد. رهبر معظم انقلاب هم، دقیقاً همین نگاه را دارند. ایشان در یکی از سفرهایشان به قم، بر این مسأله تأکید داشتند که کسی باید خودش به این مرحله از اخلاق رسیده باشد تا بتواند مؤثر باشد. باید از سیره بزرگان بهره بگیریم.
ما نیازمند رشتههای تخصصی هستیم؛ اما این تخصصها اگر قرار است، به حل مشکلات جامعه کمک کنند، باید بر پایههای علمی و حوزوی مستحکم بنا شوند؛ مثلاً اگر کسی بخواهد در عرصه اقتصاد اسلامی فعالیت کند، ابتدا باید اقتصاد را در سطوح مختلف بشناسد؛ اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، نظام بانکی، پولی و... ؛ باید هویت این مفاهیم را درک کند.بدون شناخت دقیق، نمیتوان وارد نقد یا اصلاح شد. ما باید ابتدا حرفهای طرف مقابل را بفهمیم، سپس اگر نقدی داریم، ارائه کنیم. نه اینکه همهچیز را از صفر شروع کنیم. این دیدگاه اصلاً درست نیست. باید وارد عمل و تجربه شویم و ببینیم، چه میزان از این مباحث قابل اصلاح و کاربردی برای نظام ماست.