
ویژگیهای شخصیتی
1. زهد و سادهزیستی
ساده زیستی، قناعت، مناعت طبع، عزت نفس، پرهیز از زندگی تجملاتی و دوری از زخارف دنیوی از جمله ویژگیهای این عالم ربانی بود. با این که خود نیز از تمکن مالی برخوردار بود، ولی هیچگاه از زیطلبگی و زندگی زاهدانه خارج نشد. ظاهری آراسته و تمیز داشت و از تظاهر به فقر و ناداری خودداری میکرد. یکی از فرزندان وی میگوید: «سقف منزل مسکونی وی واقع در کوی آبشار قم، خراب شده بود و هر آن احتمال ریزش آن میرفت این بهانهای بود تا منزل را تخریب و آن را از نو بسازیم، ولی ایشان راضی نمیشدند تا یک روز گفتیم: آقاجان! شما به فکر آبروی ما هم باشید مردم ما را ملامت میکنند و میپرسند شما که وضع مالی خوبی دارید، چرا اجازه تخریب و ساخت و ساز اینجا را نمیدهید؟ ایشان فرمود: «هنوز چند صباحی از پیروزی انقلاب نگذشته که در همین کوچه ما چندین منزل تخریب و از نو ساخته شده که متأسفانه همه آنها از آقایان اهل علم هستند و این اصلا برای ما به مصلحت نیست.»
2. گرهگشایی از مشکلات مردم
ایشان یک حساب در بانک داشت و این حساب فقط برای گرهگشایی از مشکلات و ضمانت برای طلاب نیازمند و برخی از افراد محروم در مؤسسات خیریه و تعاونیها بود و هرگاه تعداد چکهایشان در امر ضمانت تمام میشد، کارمند بانک تعدادی چک دیگر به ایشان میداد با آنکه پول چندانی در حساب بانکی نداشت. کارمندان بانک به ایشان بسیار توجه داشته و احترام میگذاشتند. روزی یک حواله مالی به ایشان رسیده بود، ظاهراً کارمند بانک به اشتباه مبلغی اضافه به ایشان داده بود و ایشان مبلغ را که برابر چندین ماه حقوق کارمند بود را فوراً به بانک برگرداند، این در حالی بود که آن کارمند خبری از دادن پول اضافه به حساب ایشان نداشت.
3. حمایت مادی و معنوی
برای اهل علم و طلاب احترام ویژهای قائل بود و آنان را دوست میداشت و در مجالس و محافل هنگام ورود طلبه به احترام او از جای بر میخاست. خصوصا علاقه زیادی نسبت به طلاب درس خوان و پرتلاش و متقی داشت و در کمک و حمایت از آنان از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد. گاهی همین حمایتها و کمکها مسیر زندگی طلبهای را تغییر میداد. به عنوان نمونه آیتالله زینالعابدین قربانی نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری در این باره میگوید: «در ایام تحصیل در حوزه علمیه قم در سال 1328ش به شدت از لحاظ مالی در مضیقه بودم که به ناچار تصمیم گرفتم از حوزه بیرون روم تا در کارخانهای مشغول به کار شوم. جهت خداحافظی خدمت استادم حضرت آیتالله واصف رسیدم که داشتند با آیتالله سیدجلالالدین آشتیانی مباحثه میکردند. وی ضمن اطلاع از این وضعیت از محل صوم و صلات کمکم نمود و من توانستم با حمایت ایشان به تحصیلاتم ادامه دهم و حالا من او را در ثواب تألیفات و همه کارهای خیر شریک میدانم.»
پاسدار مرزهای اعتقادی
از مدافعان جدی مرزهای اعتقادی و پاسدار واقعی ارزشهای اسلامی بود که به دو نمونه از آنها اشاره میشود:
۱. در سالهایی که چاپ کتاب شهید جاوید اعتراض گروهی از علما و روحانیون را برانگیخته بود. آیتالله واصف به دور از هیاهو، دست به قلم برد و سه جلد کتاب پیرامون زندگانی حضرت سیدالشهدا(ع) نگاشت، که یک جلد آن با نام «الفیه فی هامش علم الامام» به موضوع علم آن امام معصوم(ع) اختصاص یافت. این کتاب مورد استقبال حوزویان و دانشگاهیان قرار گرفت.
۲. مبارزه با حزب توده: حزب توده با حمایت دولت روس در ایران بهشدت فعال بود و در نشریات و تبلیغات گسترده خود به دین و مذهب ملت ایران و به روحانیون و مدافعان دین و مردم متدین اهانت میکردند و با انواع افتراها و ناسزاگوییها، افکار و مرام مسموم خود را نشر میدادند و موجب گمراهی جوانان بودند. آقای واصف در این برهه حساس قد علم کرد و با احساس مسئولیت تمام در برابر اتهامات ناجوانمردانه حزبالحادی توده ایستادگی کرد و کتاب ارزشمندی به نام «احراق لانههای فساد» نوشت که مورد استقبال فراوان قرار گرفت.
وی در این کتاب اهداف شوم تودهایها و اربابان روسی آنان را به چالش کشید. او در این کتاب مینویسد: روزی یک نفر نزد من آمد و گفت: من از سوی تیمسار باتمانقلیچ برای شما پیغامی دارم، تیمسار میگوید: ما حاضریم هر نوع کمکی به شما بکنیم و هرچه خواسته باشید در اختیار شما بگذاریم و از این نوع کتابها و مقالات بیشتر بنویسید. ایشان پاسخ دادند: من این کتاب را برای خوشایند این و آن ننوشتهام، قصدم دفاع از حریم مقدس اسلام است.
آیتالله حاج شیخ زین العابدین قربانی درباره کتاب احراق لانههای فساد میگوید: در زمانی که بیبند و باری و بیدینی از در و دیوار میبارید و گروههای الحادی و ضد دینی از هر طرف عقاید مردم مسلمان را زیر سوال میبردند آیتالله واصف دست به قلم برد و کتاب علمی و مستدلی را نگاشت که در مقابل تبلیغات فریبنده دشمنان تاثیرگذار بود. جوانان را از گمراهیهای دینی و فرهنگی نجات داد.
همگام با امام و انقلاب
از شاگردان و مریدان حضرت امام خمینی(قد) به شمار میرفت و علاوه بر کسب دانش از آنجایی که با فرزند ارشد آن حضرت؛ یعنی حاجآقا مصطفی خمینی دوست و هممباحثه بودند با حضرت امام ارتباط و ویژهای داشت. نام و امضای آیتالله واصف در طول سالهای نهضت اسلامی در پای اعلامیهها و بیانیههای علما و مدرسین حوزه علمیه قم علیه رژیم ستمشاهی آمده است.
واصف با تأسیس چاپخانه، نقش فعال در چاپ و توزیع اعلامیههای حضرت امام و سایر مراجع و روحانیون و انقلابیون را بر عهده داشت و در همین رابطه بارها به ساواک و شهربانی احضار و تهدید شده است. او نیز در خلال این سالها در موضوعات اجتماعی و فرهنگی با قلم و بیان جهت تنویر افکار عمومی و بصیرت انقلابی اقدام به روشنگری اذهان و افکار نمود. دهها شعر در وصف امام، اهداف و آرمانهای امام، شهیدان، جبهههای حق علیه باطل، جنگ تحمیلی، مدح رزمندگان، مذمت آمریکا، انگلیس، اسرائیل، منافقین و ... در مضامین مختلف بینقطه، بیالف و... سروده است.
آن مرحوم از مدافعان سرسخت انقلاب اسلامی و امام خمینی(قد) و مقام معظم رهبری بوده است و همواره مردم را دعوت به آرامش و اتحاد علیه دشمنان و حضور در صحنههای انقلاب همراهی و پیروی از فرمایشات امام و رهبری میکردند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه