رابطه عفاف وحجاب
حجاب و عفاف از چالشهای داغ این روزهای جامعه است. مسائل مرتبط با این موضوع میتواند از جنبههای مختلف اجتماعی، بینشی، معرفتی، انگیزشی و کنشی مورد بحث قرار گیرد. حجتالاسلام والمسلمین علی محمدی جورکویه، عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگویی، بُعد معرفتشناختی حجاب را مبتنی بر آیات و روایات بررسی نموده است که در ادامه میخوانید.




حجاب نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین. حجاب حکمی از از احکام مسلم اسلامی است که آیات متعدد قرآن و روایات بر آن دلالت میکنند؛ آیه ۵۹ سوره احزاب میفرماید: [يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْيُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا]؛ اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند؛ اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است.» آیه ۳۱ سوره نور، خطاب به زنان میفرماید: [وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ…]و به زنان باايمان بگو: ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند؛ مگر آنچه طبعاً از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو]اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بىنيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكردهاند، آشكار نكنند و پاهاى خود را [بهگونهاى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند، معلوم گردد. اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد! اميد كه رستگار شويد!»؛ از اینرو، به دلالت این آیات، وجوب حجاب بر زن مسلمان از احکام اجماعی بین فقهاست و در آن شک و تردیدی نیست.
برخی خواستند از عبارت [الا ما ظهر منها] در آیه ۳۱ سوره نور [وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ…]، استفاده کنند که این استثنا بعد از واجب کردن حجاب، بهمعنی عدم وجوب پوشاندن ساعد دست و ساق پاست؛ درحالیکه روایات تفسیری این برداشت را رد میکنند. بعضی روایات «وجه» یعنی صورت و «کفین» یعنی کف دو دست را نام بردهاند و در بعضی «کحل» (سرمه) و «خاتم» (انگشتر) و در روایتی دیگر آمده است: «الثیاب (لباس) والکحل والخاتم و خضاب الکف(حنای روی کف دست) والسوار(النگو)».در روایت دیگری آمده: «الکفان (کف دو دست) والاصابع (انگشتان)»، در برخی روایات بیان شده است: «الزینة الظاهرة اَی الکحل والخاتم»؛ زینت ظاهر یعنی سرمه و انگشتر؛ بنابراین طبق این احادیث در تصریح و تحدیدی (تعیین حدودی) که معصوم میفرماید، موردی یافت نمیشود که مثلاً امام بفرماید که از مچ بالاتر اشکال ندارد و یا حتی مکروه است! به دیگر سخن، امام هیچجا ساق پا و یا ساعد دست را از موارد استثنا (الا ما ظهر منها) نمیداند. پس مراد از آن، هرکدام از موارد گفتهشده باشد، ساق پا یا ساعد دست نیست.