هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

آیت‌الله‌ آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی(ره)

فرزانگان - شماره 700

آیت‌الله‌ آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی(ره)

آیت‌الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی(ره) پدر آیت‌الله‌ العظمی صافی در 27 شعبان 1287 در گلپایگان به دنیا آمد. پدرشان مرحوم آخوند ملا عباس در تقوی و زهد و عبادت مشهور بود؛ به‌طوری که نقل می‌کنند در آن موقع، در پرهیزکاری و قدس و صحت عمل مشار بالبنان، و سرمشق دیگران در اخلاق حسنه بود. مدتی در اصفهان به تحصیل و استفاده از محضر اساتید آن زمان اشتغال داشته، و در حسن خط نیز معروف بود، به‌طوری که کتاب‌های خطی که از ایشان باقی است از این حیث هم بسیار نفیس و مورد توجه است.
ایشان پس از گذراندن ایام صباوت مشغول تحصیل شد و علوم عربیه و معقول و فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ - که در آن موقع در گلپایگان کم نبودند- فرا گرفت، و در سال 1306 برای تکمیل تحصیلات به اصفهان مهاجرت کردند، و در اندک زمانی در آن‌جا شهرت یافته، و مورد توجه خاص و تشویقات بسیار خاص اساتید بزرگ قرار گرفته، و بالأخره اکثر مراجع اصفهان پس از مراجعه، و درخواست تألیف رساله‌هایی در مسایل مشکله فقه- که هم‌اکنون به خط ایشان موجود و در نهایت تحقیق است- به ایشان اجازه‌های اجتهاد داده شد.
سپس برای مدتی به گلپایگان رفت و پس از مدتی، از گلپایگان به طهران مسافرت نموده، و در آن‌جا، مورد احترام و تجلیل علما طهران، مانند آیت‌الله‌ حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه صاحب حاشیه، و مرحوم آقا سیدمحمد امام جمعه، بوده و مخصوصاً مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله شهید سعید، مقدم ایشان را بسیار گرامی داشته و ایشان هم از مرحوم شیخ شهید مذکور استفاده‌های علمی بسیار نمودند که باید شیخ را نیز از اساتید ایشان شمرد، اگر چه محاوره آن‌ها محاوره استاد و شاگرد نبوده است و ضمناً ایشان نسبت به شیخ بسیار معتقد بود، هم از ناحیه علم و هم از ناحیه ایمان و تقوی و غیرت در امور دینی و اهتمام در مبارزه با بدعت‌ها.
ایشان حکایتی از ملاقاتش با شیخ در ایام محصوریت و پیش از قتل نقل می‌کردند که دلالت بر نهایت درجه قوه ایمان و حضور او در فداکاری برای دین و خودگذشتگی دارد، و نقل می‌کردند که پس از مراجعت از طهران که به اصفهان رفتم و در موقعی بود که مرحوم آیت‌الله‌ آقا نجفی مریض و مستسقی بودند احوال شیخ را از من استفسار می‌فرمود. وقتی حکایت می‌کردم، آن مرحوم گریه می‌کرد. باری، پس از قتل مرحوم شیخ، از طریق اصفهان به گلپایگان آمد، و چون وضع دینی و اجتماعی در آن‌جا در آن زمان به واسطه تسلط ظلمه و ارباب نفوذ و انقلاباتی که در همه ایران بود بسیار بد بود، و وجود عالمی نافذ الکلمة و صریح اللهجه مانع از آن تعدیات بود دل بر اقامت در آن شهر گذارد، و با این‌که انصافاً اقامت چنان عالم جامعی در آن شهر از نظر مصالح شخصی، فداکاری و گذشت بسیار لازم داشت، آن مرحوم رحل اقامت در آن شهر افکنده، و مشغول انجام وظایف شرعیه از تدریس و تصنیف و تربیت و رتق و فتق امور، و حکومت شرعیه و جلوگیری از ظلمه و تعدیات آن‌ها و اغاثه ملهوفین، و دادرسی مظلومین، و قضاء حوائج و امامت جماعت و هدایت و ارشاد مردم و تعظیم شعائر و تأسیس سنن حسنه، و مبارزه با اهل بدع و بعض فرق ضاله که چند مرتبه به آن حدود برای تبلیغ و گمراه ساختن مردم هجوم آوردند، و تشکیل مجالس دینی و تبلیغ و نهی از منکرات با کمال شجاعت و استقامت بودند به‌طوری که تمام مردم آن حدود، مجاهدات ایشان را در یک یک از این مطالب معترف، و از آن‌ها حکایت‌ها داشتند. هم‌اکنون که در اثر زحمات و خدماتشان ظواهر شهر گلپایگان دینی محض، و اصلاً آثار منکراتی که در شهرستان‌های دیگر مشاهده می‌شود در آن‌جا نیست.

  آثار علمی: ایشان در دوره عمرشان علاوه بر اشتغالاتی که ذکر شد به تألیف و تصنیف مشغول بودند، و کتب ایشان چه مطبوعه و چه غیر مطبوعه که با خط بسیار نفیس زیبای خودشان است، همه در کتابخانه ایشان موجود است، والحق عمر خود را در هیچ زمان بیهوده صرف نکردند. تألیفات ایشان بسیار است، ضمناً چون از جنبه ادبیات و شعر، مقامی عالی و اشتهار بسزایی داشتند، شاید بیست هزار شعر در مواعظ و نصایح و شرح و ترجمه احادیث و مدایح پیغمبر و ائمه(ع) و مراثی ایشان سروده‌اند که اکثر آن نظر به ارادت خاصی که به حضرت ولی عصر حجةبن الحسن ارواحنا فداه داشتند در مدح آن جناب است، که امید است به زودی طبع و در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد.
 
  مشایخ اجازه: از مشایخ اجازه آن‌هایی که اجازه آن‌ها در دسترس است این حضراتند: مرحوم آیت‌الله‌ آقا نجفی حاج شیخ محمدعلی ثقةالاسلام، آقا میرمحمدتقی مدرس، حاج آقا نورالله اصفهانی و جمعی از بزرگان عصر نیز از ایشان مجاز بودند: از قبیل آیت‌الله‌ آقای آقا نجفی مرعشی و فرزند ایشان آقای حاج آقا علی صافی و این حقیر و دیگران.
 
  وفات: رحلت ایشان در شب 25 رجب (شب شهادت حضرت موسی‌بن جعفر) 1278 اتفاق افتاد در حالی که مشغول خواندن دعا و توجه بودند. به مجرد انتشار خبر فوت ایشان در گلپایگان تعطیل عمومی برقرار و تا چند روز ادامه داشت، و جنازه آن مرحوم در میان تشییع کلیه اهالی، و هیئت‌های عزا تا بیرون شهر پیاده تشییع، و از آن‌جا با جمع کثیری از متشیعین به قم حرکت داده شد.قبل از ورود به قم، جمع کثیری از فضلا و طلاب حوزه تا چهار فرسخی از جنازه استقبال، و پس از ورود به قم در تشییع کم سابقه و با شکوهی، علما و بزرگان و طلاب و اصناف قم شرکت داشتند و آیت‌الله‌‌العظمی بروجردی نیز شرکت فرمودند، و پس از اقامه نماز از طرف آیت‌الله‌‌العظمی بروجردی، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شدند، و پس از آن، مجالس ترحیم باشکوهی در قم، گلپایگان، شهرهای دیگر و حتی 3شب در نجف و بلاد دیگر منعقد شد.

نوشتاری از آیت‌الله‌‌العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی(قد)

برچسب ها :
ارسال دیدگاه