هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

نسخه Pdf

آیا شرکت در انتخابات و رأی ‌دادن عبادت است؟

آیا شرکت در انتخابات و رأی ‌دادن عبادت است؟

حجت‌الاسلام والمسلمین حسنلو

از دیدگاه اسلام،‌ دین مجموعۀ به هم پیوسته‌ای از باورها و اندیشه‌های برگرفته از وحی الهی در رابطه با جهان، ‌انسان و جهان پس از مرگ است که هدف آن هدایت انسان به سوی روش بهتر زیستن و کامل‌تر شدن است. هرگاه مردم در صحنه اجتماعی از تکالیف اجتماعی آگاهی خوب داشته و در صحنه های اجتماعی فعال بودند اسلام پیروزمندانه پیش رفت.
هرگاه عده کمتری تصمیم گرفتند و اطاعت از پیامبر کوتاهی نمودند با شکست مواجه شدند همانند احد. انتخابات امروز به منزله گردنه حساس احد هست. هر که کوتاهی کند در این سنگر صدمه ها و آسیبها زیاد خواهد بود.
حجت‌الاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه  در پاسخ به این سوال که «اصولاً ‌ آیا شرکت در انتخابات و رأی دادن کار دینی و عبادت است» نکاتی را متذکر شده اند که بدین شرح می باشد.
از دیدگاه اسلام،‌ دین مجموعۀ به هم‌پیوسته‌ای از باورها و اندیشه‌های برگرفته از وحی الهی در رابطه با جهان، ‌انسان و جهان پس از مرگ است که هدف آن، هدایت انسان به سوی روش بهتر زیستن و کامل‌تر شدن است. هرگاه مردم در صحنه اجتماعی از تکالیف اجتماعی آگاهی خوب داشته و در صحنه‌های اجتماعی فعال بودند، اسلام پیروزمندانه پیش رفت و هرگاه عده کمتری تصمیم گرفتند و در اطاعت از پیامبر کوتاهی نمودند، با شکست مواجه شدند؛ همانند احد؛ انتخابات امروز به‌منزله گردنه حساس احد هست؛ هرکس کوتاهی کند، در این سنگر صدمه‌ها وآسیب‌ها زیاد خواهد بود.
مرحوم علامه جعفری می‌گفت: «هر حقیقت و پدیده‌ای که برای تنظیم و اصلاح حیات انسانی در ارتباط چهارگانه (ارتباط انسان با خویشتن، ارتباط انسان با خدا، ارتباط با جهان هستی و ارتباط انسان با هم‌نوع خویش) قابل بهره‌برداری باشد، از دیدگاه اسلام جزء دین محسوب می‌شود.1
انسان در قبال خدا وظایفی دارد که آن وظایف عبارتند از:
1. عبادت‌های فردی: طهارت، نماز، زکات، روزه و ... که از واجبات عبادی می‌باشد.
2. عبادت‌های غیرفردی (اجتماعی) که شامل: بقیه تکالیف دیگر فقهی و شرعی می‌باشد؛ از جمله احکام اجتماعی، حقوقی و سیاسی و آنچه محل بحث است، مشارکت سیاسی است که در اسلام، دین از سیاست جدا نیست و سیاست به‌منزله عبادت می‌باشد.
محقق حلّی و بسیاری از فقهای دیگر، احکام فقهی را به چهار قسم اصلی یعنی: عبادات، عقود، ایقاعات و احکام مشتمل بر 48 باب تقسیم کرده‌اند که فصل مربوط به عبادات، تنها شامل ده باب می‌شود.2 که بسیاری از آن‌ها نیز منحصر به رابطۀ فرد با خدا نمی‌باشد؛ بلکه مستقیم و یا غیرمستقیم ناظر به احکام مربوط به جنبه‌هایی از روابط اجتماعی هستند و صرفاً از آن جهت که قصد قربت شرط صحت آن‌ها بوده است، در زمرۀ عبادات شمرده شده‌اند. ضمن آنکه حتی در مورد باب‌هایی همانند: طهارت و نماز نیز، جنبه‌های اجتماعی متعددی را می‌توان یافت که تشریع آن‌ها نیز، ملحوظ شارع بوده است.
بدیهی است که احکام مندرج در ذیل سه فصل عقود و ایقاعات و احکام، ناظر به وظایف فرد نسبت به دیگران (فرزند، خانواده، جامعه، حکومت، طبیعت) و مربوط به حقوق اجتماعی و آداب معاشرت و آئین کسب و تجارت و دیگر روابط اقتصادی و احکام مربوط به دادرسی و اقامه حدود، وظایف حکومت در قبال افراد و جامعه می‌باشد.
نگاهی به قرآن نیز، گویای این است که انسان باید به ارتباط خود با انسان‌های دیگر در مناسبات اجتماعی اهمیت دهد. این قضیه آن‌قدر مهم است که حتی بعضی از سوره‌های قرآن تماماً یا بخش اعظم آن در راستای همین ارتباط بوده است.3 اساساً در بینش توحیدی اسلام، هیچ‌گاه دنیا و آخرت در برابر یکدیگر قرار ندارند تا رفتارهای مربوط به جنبه‌های دنیایی زندگی انسان‌ها را بتوان از مسائل عبادی و معنوی جدا کرد.؛ لذا امام خمینی(ق) بارها فرموده‌اند که اسلام همه‌اش سیاست است و سیاستش عین عبادت و عبادتش عین سیاست.
در زبان آیات و روایات، جهاد، تلاش و کار و کسب و نیایش و خدمت به خلق خدا و هر حرکتی که انسان مؤمن با انگیزه الهی و بر طبق احکام او انجام دهد، عبادت (به‌معنای عام) است و گاه شود که اثر یک حرکت اجتماعی نزد خداوند، بارها مطلوب‌تر از صدها نیایش باشد.
چنانکه پیامبر(ص) فرمودند: «ضربة علیّ یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» و این، منطق یک مسلمان واقعی است که «انّ صلوتی ونسکی ومحیای ومماتی للّه رب‌العالمین». جامعیت دین اسلام یکی از علل گسترش روزافزون آن است. یکی از اساسی‌ترین عوامل صف‌بندی دولت‌های غربی و آمریکا و بلوک الحادی کمونیسم (قبل از فروپاشی) در مقابل انقلاب اسلامی ایران، همین مطلب است که اسلام، تنها یک آیین عبادی و فردی نیست. دین از نفی شرک و کوشش در مقابل هرچه غیر خداست، آغاز می‌شود (لا اله الا الله) و به مرحله پذیرش آگاهانه احکامی می‌رسد که در هیچ زمینه‌ای از رفتارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی بشر را فروگذار نکرده است.
 به‌طور کلی یکی از معتقدات مسلمانان آن است که هیچ حرکت و رفتار و فعل آگاهانه (و حتی نیت و قصدی) نیست که مشمول حکمی از احکام فقهی نباشد.4
خداوند به پیامبرش دستور می‌فرماید: برای حضور و اشتیاق مردم، با آنان به مشورت بشین؛ یعنی جلب همکاری و جلب دل‌های آنان مهم است. مشارکت مردم بود که باعث شد که اسلام در مقابل دشمنان سرسخت پیروز‌ شود؛ امیرمؤمنان(ع) نیز در خطب و نامه‌های نهج‌البلاغه به این نکته اشاره دارند که اسلام دین اجتماع و سیاست است و تکالیف عبادی و فردی نمی‌توانند، جای‌گزین مسائل اجتماعی و سیاسی بشوند.5 امیرمؤمنان(ع) در فرمان مالک‌اشتر تصریح می دارد که به مردم بها داده و آنان را در امور به مشورت بخواهد و در تصمیمات مهم مشارکت مردم را بالا ببرد؛ از این‌روی  مشارکت سیاسی نیز، نه‌تنها عبادت بلکه در مواردی از مهم‌ترین آن‌هاست. بسیاری از بزرگان از علمای ما تنها به‌خاطر پاسخ‌گویی به نیازهای فکری، عقیدتی، فرهنگی، تربیتی و حتی سیاسی جامعه، گاه دست از زندگی زاهدانه خود می‌کشیدند و مستقیماً به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی می‌پرداختند. این همان سیره رسول‌الله(ص) است.
همین آیه در اثبات اهمیت تکالیف اجتماعی کافی است که خداوند، فلسفه بعثت را در یک جمله خلاصه کرده است و آن، برقراری قسط و عدالت در تمام شئون حیات فردی و اجتماعی است: همانا رسولان خود را، با آیات روشن فرستادیم و به آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا برای مردمان قسط بپا دارند6 و این قسط و عدل بدون حضور مردم محقق نخواهد شد؛ لذا واضح است که اقامه قسط به قرینه «کتاب و میزان و حدید» جز با تشکیل حکومت و تدارک وسایل آن که یکی از شرایط مهم آن حضور مردم است، امکان‌پذیر نخواهد شد. افزون بر آن، لازمه تحقق تکالیف و امور فردی و امکان برگزاری تکالیف فردی و آموزش آنها نیز، با تحقق و حضور عموم مردم و اکثریت فراهم می‌شود.
 بنا براین به نکات ذیل باید توجه نمود:
1. در طول تاریخ اسلام، هرگاه مردم در جامعه حضور کم‌رنگ داشته‌اند، اسلام لطمه خورده است؛ نمونه بارز آن، سقیفه بنی‌ساعده بود که عده‌ای اندک جمع شدند و فردی را بر سرنوشت اسلام مسلط کردند و راه دین را تحریف نمودند و از اسلام، جز خشونت و جنگ به‌بار نیاورده است.
2. اسلامی که رسول‌خدا(ص) همه امورات آن را مشخص نموده بود و اگر همه مردم حاضر شده و جلو این گزینش توطئه‌گرانه را می‌گرفتند و از تصمیم رسول‌الله(ص) در غدیر حمایت می‌نمودند، به‌عنوان یک تکلیف اجتماعی، اسلام قرن‌ها درگیر این اختلاف بزرگ نبود و خو‌های کمتری ریخته می‌شد.
3. تمام تکالیف شرعی فردی در صورتی درست ادا خواهد شد و به عرصه عمل خواهد رسید که از حمایت اجتماعی به‌عنوان تکلیف اجتماعی محقق شود.
4. شگل‌گیری جامعه آرمانی بزرگ اسلامی در گروی عمل به تکالیف اجتماعی است؛ مادامی که همه مردم به صحنه نیامدند، امیرمؤمنان(ع) خانه‌نشین بود؛ اما آنگاه که برای بیعت با او با اشتیاق و و لع روی آوردند، مزه عدالت را چشیدند و علی(ع) را به جایگاه حقش ولو برای مدتی اندک رساندند؛ انتخابات امروز به‌منزله همان حمایت‌های تاریخی است که مردم از رسول‌الله(ص) به‌عمل آوردند و از امیرمؤمنان(ع) بعد 25 سال پس انتخابات به‌عنوان تکلیف اجتماعی می‌تواند باشد و این تکلیف اجتماعی بر گردن افراد محقق می‌شود تا به تکلیف درست اجتماعی نائل شوند.
5. آنگاه جامعه بشری به آرمان بزرگ جامعه مدینه فاضله نبوی که در اندیشه فیلسوفان بزرگی چون فارابی تبلور نموده است، خواهد رسید که مردم در عمل به تکلیف اجتماعی با حضور و مشارکت بزرگ فرد و آحاد جدیت نمایند تا این جامعه آرامانی را محقق سازند.
6. فرا رسیدن دولت موعود اسلام و عینیت محسوس جامعه مدینه فاضله اسلام در گروی آمادگی عموم مردم است و مشارکت در بسترسازی برای ظهور منجی(عج) نیز، در گروی عمل به تکلیف جمعی است و آن انتخاب درست است که می‌تواند زمینه‌های عدالت‌خواهانه را فراهم نماید تا مردم به فکر بسط عدالت حضرت مهدی(عج) باشند و آن را با عمل محقق نمایند و به سوی آن جامعه آرمانی همه انبیا و اولیا(ع) گسیل شوند.
..............................................
   پینوشتها
1. قبسات، شماره 1، ص 66؛
2. طهارت، صلوة، زکوة، خمس، روزه، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر؛
3. سوره حجرات؛
4. کوثر، ج3، ص 456، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)؛
5. نهج‌البلاغه، فیض‌الاسلام، نامه شماره 53، ص 988 و نیز خطبه 3 و نیز خطبه 131؛ و نیز نامه 131؛
6. حدید/25.

 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه