هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

حجاب بانوان و ادله آن

حجاب بانوان و ادله آن

حجت‌الاسلام والمسلمین سید جعفر ربانی

«حجاب بانوان» دارای مباحث متعددی است که یکی از آن‌ها، «دلیل وجوب حجاب» می‌باشد با استمداد از الطاف خداوند به محورهایی در این زمینه اشاراتی خواهیم داشت.

   محور اول، قرآنجملههایی از آیه 31 سوره نور
1. [وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَ‏ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ]:
بانوان موظفند پوشش را بر گردن و اطراف آن بیفکنند. این جمله به‌طور شفاف، دال بر لزوم پوشش بانوان می‌باشد؛ زیرا «خُمُر» عبارت است از روسری‌های بلندی که سر و گردن را می‌پوشاند.
2. [وَلايُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ‌يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ]:
خانم‌ها زينت خود را آشكار نسازند؛ مگر براى شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسرهمسر، برادر، پسر برادر، پسر خواهر، زنان مسلمان، بردگان خودشان، افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند و كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند.
تذکر: در مورد زینت، دو احتمال وجود دارد:
الف) مقصود، موضع زینت باشد. در این‌صورت دلالت آیه بر وجوب پوشش بدن، بالمطابقه خواهد بود.
ب) مقصود، خود زینت باشد. در این‌صورت دلالت آیه بر وجوب پوشش بدن، به اولویت قطعیه خواهد بود.
3. [وَلايَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ]:
هنگام راه رفتن، پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني‌شان دانسته شود.
از این جمله نیز، به اولویت قطعیه وجوب حجاب استفاده می‌شود؛ چراکه وقتی شارع راضی نیست، زینت پنهانی زن معلوم گردد، چکونه به کشف حجاب وی راضی می‌شود؟
4. [وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ]1:
ای مؤمنین، همگی به سوی خداوند توبه نمایید، باشد که رستگار شوید.
وجوب توبه، بعد از انجام گناه، متصور است؛ بر این اساس، کشف حجاب، یکی از محرمات بوده و آیه حاکی از این است که زن‌هایی که کشف حجاب نموده‌اند، لازم است از این عمل، توبه نمایند.2
آیه 60 سوره نور:
[وَالْقَواعِدُ مِنَ‏ النِّساءِ اللاَّتي‏ لايَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ‌يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ]:
زنان پیر و از كارافتاده‏اى كه اميد به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نيست كه لباس‌هاى(رويين) خود را نپوشند، بشرط اينكه خودآرايى نكنند و اگر خود را بپوشانند، براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست.
از آیه مزبور، استفاده می‌شود، زن‌هایی که پیر نیستند و امید ازدواج در آن‌ها می‌رود، موظف می‌باشند، خود را بپوشانند.
اشکال: وصف (القواعد) مفهوم ندارد؛ بر این اساس، چگونه از آیه استفاده می‌شود که غیرقواعد باید پوشش داشته باشند؟
پاسخ: هر قیدی حتی وصف، چنانچه در مقام بیان و تقیید حکم باشد، مفهوم دارد. بحثی که در وصف وجود دارد، پیرامون صغرای قضیه است که آیا وصف، قید موضوع است (تا مفهوم نداشته باشد) یا قید حکم است (تا مفهوم داشته باشد) و حال آنکه ظاهر بلکه نص آیه مزبور، قرار گرفتن در مقام تحدید حکم است.
جملههایی از آیه 59 سوره احزاب:
1. [يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَبَناتِكَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَ‏ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ‌يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ]:
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‌ها (روسرى‏هاى بلند) را بر خويش افكنند. اين امر مناسب‌تر است، برای اینکه شناخته نشده و مورد آزار قرار نگيرند.
2. [وَكانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً]:3
خداوند همواره آمرزنده رحيم است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده، توبه كنند).
از این قسمت آیه نیز، وجوب حجاب استفاده می‌شود؛ چراکه در غیر این‌صورت، امر به توبه معنی ندارد.

   محور دوم، ضرورت
لزوم حجاب بانوان، از بدیهیات نزد همه مسلمین بوده؛ به‌طوری‌که شک در آن، مساوی با شک در بدیهیات می‌باشد. ضرورت مزبور، در طول حیات نسل‌ها ادامه داشته و متصل به زمان معصومین(ع) است.

   محور سوم، روایات
طوائف متعددی از روایات، دال بر وجوب حجاب می‌باشد:
طائفه اوّل، احاديث مفسر «زینت ظاهر»
فُضَيْلِ‌بْنِ يَسَار، می‌گوید:
«سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الذِّرَاعَيْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِنَ الزِّينَةِ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ قَالَ: نَعَمْ وَمَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّينَةِ وَمَا دُونَ السِّوَارَيْنِ»:4 
از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا ذراعین (دست از مچ تا آرنج) از مصادیق «زینت» است. در آنجا که خداوند می‌فرماید: [وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ].
امام پاسخ فرمودند: بله و نیز قسمتی از بدن که روسری و النگو (از دست یا پا که به آن خلخال گفته می‌شود) روی آن قرار می‌گیرد، جزء «زینت» محسوب می‌گردد.
طائفه دوم، احاديث مفسر «ثياب» در آيه [الْقَواعِدُ مِنَ النِّساء]:
مُحَمَّدِبْنِ مُسْلِم می‌گوید: از امام باقر(ع) سؤال کردم: مقصود خداوند از لباسی که «قواعد نساء» می‌توانند نپوشند، چیست؟
امام باقر(ع) پاسخ دادند: «الْجِلْبَابُ»؛5 یعنی زن‌ها مطلقاً حق برهنه شدن در مقابل نامحرم را ندارند؛ بله قواعد از نساء فقط می‌توانند جلباب (روسری) را کنار بگذارند؛ مشروط به اینکه زینت ننمایند.
طائفه سوم، احادیث « إِذَا نُهُوا لَايَنْتَهُون»
عَبَّادِبْنِ صُهَيْب می‌گوید:
«سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) يَقُولُ: لَابَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ التِّهَامَةِ وَالْأَعْرَابِ وَأَهْلِ السَّوَادِ وَالْعُلُوجِ لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ»؛6 شنیدم امام صادق(ع) فرمودند: نگاه کردن به زن‌های بادیه‌نشین و کفار اشکال ندارد؛ زیرا وقتی نهی از کشف حجاب می‌شوند، نمی‌پذیرند.
وجه استدلال این است که امام(ع) می‌فرمایند: «إِذَا نُهُوا لَايَنْتَهُونَ»؛ پس معلوم می‌شود، کشف حجاب، حرام است و زمانی که نهی از این عمل می‌شوند، مرتکب حرام شده و قبول نمی‌کنند؛ از این رو نگاه (بدون قصد لذت) به آنها جایز است.
طائفه چهارم روايات «أمولد»
 مُحَمَّدِبْن إِسْمَاعِيل‌بْنِ بَزِيع، می‌گوید:
 «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) عَنْ أُمَّهَاتِ الْأَوْلَادِ أَ لَهَا أَنْ‌تَكْشِفَ رَأْسَهَا بَيْنَ أَيْدِي الرِّجَالِ؟ قَالَ: تَقَنَّعُ؛7 از امام رضا(ع) سؤال کردم: آیا ام‌ولد8 می‌تواند در حضور مردها، سر خود را نپوشاند؟ امام (ع) پاسخ دادند: پوشش لازم است.
به حدیث مزبور، از دو طریق می‌شود استدلال کرد:
الف) معلوم می‌شود اصل حجاب، امری مسلم بوده که سائل از حجاب ام‌ولد سؤال می‌کند.
ب) کنیز لازم نیست حجاب داشته باشد؛ اما از آنجا که ام‌ولد، متشبث به حریت شده،9 پوشش بر او لازم می‌باشد. وجه استدلال این است که وقتی بر ام‌ولد، حجاب لازم باشد، بر زن‌های آزاد به طریق اولی پوشش واجب خواهد بود.
طائفه پنجم، روایات «زمان شروع حجاب»
امام باقر(ع) فرمودند:
«لَايَصْلُحُ لِلْجَارِيَةِ إِذَا حَاضَتْ إِلَّا أَنْ تَخْتَمِرَ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَهُ»؛10 دختری که بالغ شده، باید سر را بپوشاند؛ مگر اینکه چیزی برای پوشش نیابد. از این روایات نیز استفاده می‌شود، حجاب امری بدیهی بوده و امام(ع) فقط زمان شروع آن را بیان می‌فرمایند.
طائفه ششم، روایات «مورد حجاب»
مورد حجاب، مذکری است که به حد بلوغ رسیده باشد؛ بدین معنی که زن موظف است، در مقابل مرد بالغ حجاب داشته باشد.
أَحْمَدَبْنِ مُحَمَّدِبْنِ أَبِي‌نَصْر، از امام رضا(ع)نقل می‌کند:
«لَاتُغَطِّي الْمَرْأَةُ رَأْسَهَا مِنَ الْغُلَامِ حَتَّى يَبْلُغَ الْغُلَامُ»؛11 زن می‌تواند در مقابل پسر بچه حجاب نداشته باشد تا وقتی پسر بچه به حد بلوغ برسد.
از این روایات نیز استفاده می‌شود، اصل حجاب، امری قطعی بوده و امام(ع)، فقط به بیان مورد آن می‌پردازند.
طائفه هفتم، روايات «عبد»
امام صادق(ع) فرمودند:
«لَايَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ‌يَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَى شَعْرِهَا غَيْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِكَ»؛12 حلال نیست برای زن که اجازه دهد، عبدش به بدن وی نظر کند؛ به استثنای مو؛ به‌شرط اینکه بدون تعمد و قصد لذت باشد.
این روایت نیز، استثنایی بر حرمت کشف حجاب بوده و مستثنی‌منه را حرمت کشف حجاب تلقی می‌نماید.
طائفه هشتم، روایات «آخر الزمان»
روایاتی در مذمت زن‌های آخر الزمان وارد شده و آنها را متصف به «کاشفات» می‌نماید.
أَصْبَغُ‌بْنُ نُبَاتَة می‌گوید: شنیدم از امِيرالْمُؤْمِنِين(ع) که می‌فرمایند:
 «يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَاقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلَاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ»؛13 در آخر الزمان و نزدیک شدن روز قیامت که بدترین زمان‌ها می‌باشد، زن‌هایی یافت می‌شوند: کشف‌کننده حجاب، عریان، خارج‌شوندگان از دین، داخل شونده‌های در فتنه، مائل به شهوات، شتابان به لذت‌ها، حلال‌شمارنده محرمات و مخلد در جهنم.
..............................................

    پینوشتها
​​​​​​​
1. [وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَ‏ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ‌يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ]. (النور/31)؛
2. کتاب النکاح آیت‌الله مکارم، ج1، ص56؛
3. الأحزاب/59
4. الکافی، ج5، ص520؛
5. الکافی، ج5، ص 522؛
6. الکافی، ج5، ص524؛
7. الکافی، ج5، ص525؛
8. کنیزی که از مولای خود، فرزند دارد؛
9. زیرا ام‌ولد بعد از مردن مولی یک لحظه به فرزند خود ارث می‌رسد و از آنجا که انسان مالک عمودین نمی‌شود، آزاد می‌گردد.
10. الکافی، ج5، ص532؛
11. وسائل الشیعه، ج20، ص229؛
12. الکافی، ج5، ص531 : «وَفِي رِوَايَةٍ أُخْرَى لَا بَأْسَ أَنْ‌يَنْظُرَ إِلَى شَعْرِهَا إِذَا كَانَ مَأْمُونا».
13. من‌لایحضره الفقیه، ج3، ص390.

ارسال دیدگاه