هفته‌نامه سیاسی، علمی و فرهنگی حوزه‌های علمیه

با گذشت زمان بر طراوت نهج‌البلاغه افزوده می‌شود

آیات عظام مکارم شیرازی و جوادی آملی در پیام‌هایی به کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه تأکید کردند

با گذشت زمان بر طراوت نهج‌البلاغه افزوده می‌شود

کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه با محوریت «انسان در تراز نهج‌البلاغه» با پیام آیات عظام مکارم شیرازی و جوادی آملی، ۲۵‌بهمن‌ در دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان برگزار شد. همچنین پیام آیت‌الله جمال‌الدین دین‌پرور رئیس بنیاد بین‌المللی نهج‌البلاغه و محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این همایش قرائت شد.

گذشت زمان، غبار کهنگی بر نهج‌البلاغه نمی‌نشاندبه گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، در پیام حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی به کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه که توسط حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر، مدیر مؤسسه نهج‌البلاغه اصفهان قرائت شد، آمده است:
بی‌شک اگر همه ما گرد قرآن و نهج‌البلاغه جمع شویم و رهنمودهای بسیار ارزنده آن را چراغ فروزان راه زندگی خود قرار دهیم، در تمام زمینه‌ها پیروز خواهیم شد؛ چراکه در قرآن و نهج‌البلاغه هر چه بخواهیم، وجود دارد و از ویژگی‌های نهج‌البلاغه این است که همچون کلام پروردگار، گذشت زمان، گرد و غبار کهنگی بر آن نمی‌افشاند و آمد و رفت نسل‌ها از عظمت و اهمیتش نمی‌کاهد؛ بلکه هر زمان حقایق تازه‌ای از آن کشف می‌شود و بر طراوت و بالندگی آن می‌افزاید.
خطبه اشباح آن مشتمل بر بالاترین معارف الهی و اسلامی است. در خطبه قاصعه بهترین دروس همزیستی مسالمت‌آمیز و طرق رسیدن به اهمیت جامعه دیده می‌شود و خطبه همام، به تمام آنچه در سیر و سلوک الی‌الله لازم است، اشاره می‌کند.
وصیت‌نامه امیرمؤمنان(ع) به امام حسن مجتبی(ع) یک دوره علم اخلاق و عرفان اسلامی است و عهدنامه مالک‌اشتر، آیین کشورداری را به عالی‌ترین صورت تشریح می‌کند و هر یک از کلمات قصار حضرت، مکتبی است برای تربیت رهروان راه حق.
فنون فصاحت و بلاغت در نهج‌البلاغه، چنان با عمق معنی و عرفان و حکمت آمیخته است که همه فصحا، بلغا و عارفان در برابر آن زانو می‌زنند و اگر سخنانی که دوست و دشمن درباره عظمت نهج‌البلاغه گفته‌اند گردآوری شود، به‌یقین کتابخانه باارزشی خواهد شد.
برادران و خواهران عزیز! بکوشید روز به روز آشنایی خود را با سخنان مولا در نهج‌البلاغه بیشتر کنید. حضور نهج‌البلاغه را در زندگی فردی، اجتماعی، مادی و معنوی عمیق‌تر سازید. دل و جان خود را با فروغ نهج‌البلاغه روشنی بخشید و بدانید، زندگی در پرتو قرآن و نهج‌البلاغه لذت دیگری دارد.

   علی‌بن ابی‌طالب(ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه
حضرت آیت‌الله جوادی آملی هم در پیامی که به‌صورت تصویری در کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه پخش شد، در بخشی از سخنان خود در بیان راه شناخت حضرت امیر (ع)، اظهار کردند: بهترین راه برای معرفی علی‌بن ابی‌طالب(ع) بعد از قرآن کریم و سخنان نورانی حضرت ختمی نبوت، بیان نورانی خود علی‌بن ابی‌طالب(ع) در نهج‌البلاغه است.
این مفسر قرآن عنوان کردند: کسانی که کنگره نهج‌البلاغه یا غدیر یا ولایت برگزار می‌کنند، به عرض آنها می‌رسانیم که از غربت علی‌بن ابی‌طالب(ع) بکاهید و نهج‌البلاغه اصیل را که به‌لطف الهی، همه آن در یک جا جمع شد، مطرح کنید. سیدرضی سعی بلیغی داشت؛ ولی فرصت نبود، ضرورت آن احساس نمی‌شد و مقدور هم نبود که بتواند، تمام کلمات حضرت را جمع‌آوری کند. بسیاری از بیانات عمیق و علمی علی‌بن ابی‌طالب(ع) در نهج‌البلاغه فعلی نیامده است. علی‌بن ابی‌طالب(ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه و سیدرضی، خطبه‌ها را نقل نکرده، خطابه‌ها را نقل کرده و نهج‌البلاغه فعلی که به‌نام خطبه‌ها مطرح است، بسیاری از آنها خطابه است، نه خطبه. مرحوم کلینی در جلد اول جوامع توحید می‌گوید: «علی‌بن ابی‌طالب(ع) خطبه‌ای دارد که اگر تمام جن و انس جمع شوند و در میان آنها پیامبری نباشد، نمی‌توانند چنین خطبه‌ای ایراد کنند.» مرحوم صدرالمتألهین در شرح اصول کافی، راجع به این سخن می‌گوید: «مرحوم کلینی باید این جمله را اضافه می‌کرد که اگر همه جن و انس جمع شوند و در میان آنها، پیامبران بزرگ نباشند، نمی‌توانند مثل این خطبه علی‌بن ابی‌طالب(ع) را بیاورند که می‌فرماید: «…لا من‏ شیء کان و لا من‏ شیء خلق ما کان…». این خطبه را کلینی نقل کرده؛ ولی سیدرضی نقل نکرده است.
معظم‌له افزودند: علمیت کلام علی(ع) در خطبه است. خطابه‌ها متوسط‌اند و درباره مسائل نظامی، اقتصادی، اخلاقی و حقوقی است؛ ولی آن معارف بلند توحیدی که از آنها سخن می‌گوید، بسیار مهم است. حضرت در نهج‌البلاغه خود را معرفی می‌کند و در نامه‌ای که برای معاویه می‌نویسد، می‌فرماید: «ما با شما قابل قیاس نیستیم، ما دست‌پرورده و پرورش‌یافته مکتب، ذات اقدس الهی را بلاواسطه ادراک می‌کنیم، علم لدنی، علم علی و علوم غیبی پیش ماست، در شرق و غرب عالم هر جا فعل و دستور تازه‌ای وجود دارد، از ماست. وقتی زمام کار را به دست گرفتم، اولین کاری که انجام دادم، این بود که قرآن و دین را آزاد کردم.» علی‌بن ابی‌طالب(ع) کارهای بسیاری انجام داد و ما بسیار مدیون آن حضرت هستیم. ایشان در نامه‌ای که به مالک‌اشتر نوشت، فرمود: «قرآن به بند کشیده شده بود. اسلام را به بردگی برده بودند و هر چه خواستند، به‌نام اسلام گفتند و عمل کردند و من، دین را آزاد کردم. امروز تو از طرف من بر سریر مصر نشسته‌ای! چه کسی و چه موقع فرصت یافت تا دین را از دست این بی‌رحمان آزاد کند. من دین را آزاد کردم و مردم آزاد شدند. کسی حق ندارد، به‌نام خود و با فکر خود، از دین حرفی دربیاورد و آزادی را معنا کند. مردم همان مردم جاهلی بودند و من آنها را از قعر جاهلیت به درآوردم و ستون دین قرار دادم. مردم عمود دین هستند.»
حضرت آیت‌الله جوادی آملی خاطرنشان کردند: مردمی که انقلاب کردند و جنگ هشت‌ساله را با دادن شهید و جانباز به پیروزی رساندند، ستون دین هستند و با ستون دین نمی‌توان بدرفتاری کرد. مردم جاهلی ابتدا متدین شدند، سپس به دین علاقه‌مند شده و آن را تقویت کردند و در نهایت، به ستون دین تبدیل شدند و دین به‌وسیله آنها حفظ شده است. شهدای ما ستون دین هستند و با مردمی که ستون دین هستند، نمی‌توان بدرفتاری کرد و حقوقشان را نادیده گرفت. این‌ها شفعای ما هستند. طبق فرموده امیرالمؤمنین(ع)، اهل‌بیت(ع) صنایع پروردگار هستند، معلم و مربی‌شان کسی جز خدا نیست و شاگرد مستقیم خدا هستند.
ایشان بیان کردند: آنچه از علی‌بن ابی‌طالب(ع) به‌حسب ظاهر رسیده و جمع‌آوری شده، بر همه ما لازم است. اکنون که در حال شرح نهج‌البلاغه هستم، در چند مورد نوشته‌ام که باید از امیرالمؤمنین(ع) خجالت بکشم. علی‌بن ابی‌طالب(ع) آن نیست که در نهج‌البلاغه سیدرضی آمده؛ بلکه آن است که در تمام نهج‌البلاغه آمده است. حضرت در آنجا خودش را معرفی می‌کند و تمام نهج‌البلاغه، چند برابر نهج‌البلاغه سیدرضی است که تقطیع‌شده، محسوب می‌شود و خطبه را رها کردن و خطابه را به‌جای خطبه گذاشتن است. مطالب علمی نهج‌البلاغه در خطبه‌هاست؛ آنجا که توحید، اهل‌بیت(ع)، ولایت و امامت را معرفی می‌کند، جای علی‌بن ابی‌طالب(ع) است. دست‌اندرکاران کنگره باید تمام نهج‌البلاغه را در دستور کار قرار دهند تا به گوشه‌ای از وظیفه تشیع خود نسبت به علی‌بن ابی‌طالب(ع) عمل کرده باشند.

   امروز بزرگترین مشکل بشریت رعایت نکردن حقوق مستضعفان است
آیت‌الله سید‌ جمال‌الدین دین‌پرور هم در پیامی که توسط فرزندشان در این کنگره قرائت شد، اظهار کرد: نهج‌البلاغه یک کتاب نیست؛ بلکه شطی روشن[است] از کلام، دریایی از ماهیان هزار رنگ از بلاغت و ژرفایی از معنایی که انسان بر ساحل آن ایستاده است.
رئیس بنیاد بین‌المللی نهج‌البلاغه بیان کرد: به‌نظر من عنوان همایش از ضروری‌ترین موضوعات روز و مهمترین نیاز جامعه و به‌ویژه نسل جوان است. اگر انسان در تراز نهج‌البلاغه و نکاتی مهم و گران‌بهایی که آن حضرت بیان کرده‌اند، مورد توجه باشد، قطعاً آثار ارزشمند آن در کلیه مظاهر زندگی ظاهر خواهد شد.
وی تصریح کرد: امروز بزرگترین مشکل زندگی بشریت، رعایت نکردن حقوق مستضعفان و بزرگترین راه‌حل توجه به حقوق آنها توسط حاکمان جهان است.
وی افزود: متأسفانه بزرگترین دولت‌ها که مدعی حقوق بشرند، خود بزرگترین نقض‌کننده حقوق بشر و خطرناک‌ترین عامل جنگ و خونریزی هستند؛ همان‌هایی که خود ادعای حقوق بشر دارند، کمترین توجهی به این مهم دارند.

   نهج‌البلاغه بیانگر نظریه حکمرانی است
حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، نیز در کنگره بین‌المللی « انسان در تراز نهج‌البلاغه»، با اشاره به موضوع «حکمرانی علوی»، اظهار کرد: برخی حکمرانی را با حکومت‌داری و برخی با سیاست‌گذاری یکسان می‌دانند که تعریفی نادرست است .حکمرانی به معنای پیوستگی سه مقوله سیاست‌گذاری، تنظیم‌گری و خدمات عمومی است.
وی افزود: برای مثال فضای مجازی را در نظر بگیرید؛ ممکن است حاکمیت دخالت کند، اما حکمرانی فضای مجازی این است که در این حیطه بر مبنای حکمت، سیاست‌گذاری‌ها تدوین شود و بعد تنظیم‌گری انجام و قوانین، ساختارها و گفتمان‌سازی و رصد مبتنی بر سیاست‌گذاری انجام شود و بعد نوبت به خدمات عمومی می‌رسد که در دسترس مردم قرار گیرد.
حجت‌الاسلام والمسلمین خسروپناه با طرح این پرسش که آیا حکمرانی به این معنا از فرمایشات امام علی(ع) به‌دست می‌آید؟، تصریح کرد: حکمرانی به این معنا از سال ۱۹۸۰ به بعد مورد توجه قرار گرفته است و هر کشوری بر اساس مبانی فلسفی خود این سه رکن حکمرانی را تدوین می‌کند. بنده با این نگاه، نهج‌البلاغه و  ۴۸۰ حکمت آن را بررسی کرده‌ام و معتقدم هرچه بیشتر این کتاب را می‌خوانیم، به جزییات آن بیشتر واقف می‌شویم. حکمرانی به این معنا در فرمایشات امیرالمومنین(ع) خصوصاً در نامه به مالک اشتر، آشکار است.
 معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اینکه باید منشور حکمرانی علوی را معرفی کرد، گفت: اگر با این تعریف حکمرانی را تعریف کنیم، کار نویی خواهد بود و برای دنیا جدید است و اثر بین‌المللی خواهد بود.
 حجت‌الاسلام والمسلمین خسروپناه با بیان اینکه حضرت علی(ع) غیر از حکمرانی بحث‌های حکمت نیز دارد، افزود: باید حکمت و حکمرانی علوی را تدوین کرد؛ چرا که از حکمت باید آغاز و به حکمرانی رسید که این موضوع از نهج‌البلاغه قابل استفاده است و موجب تعالی در علوم انسانی می‌شود.
وی با اشاره به نامه ۵۳ نهج‌البلاغه، گفت: حتی معاویه نیز نسبت به این نامه توجه داشته است؛ زیرا این‌طور نقل شده که معاویه در جایی گفته مطالبی جامع و استوارتر از این نشنیده‌ام.  این نامه یک دوره حکمرانی است که امیرالمومنین(ع) حکمرانی را مبتنی بر خدمات عمومی منعطف می‌کند. علاوه بر این مردم‌سالاری دینی را نیز می‌توان از این نامه استفاده کرد.

   سرگردانی امروز بشر به‌خاطر غفلت از نهج‌البلاغه است
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز، در پیامی به این کنگره  که توسط حجت‌الاسلام معتمدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان قرائت شد، آورده است: چهره تابناک امیرالمؤمنین(ع)، کامل‌ترین نمونه و مثل اعلای انسان کامل برای رهروان طریق کمال به‌شمار می‌رود. مطالعه شخصیت وجودی آن حضرت، سرشار از آموزه‌های روشنگرانه‌ای است که انسان می‌تواند در آئینه آن به حقیقت نائل شود و اثر ارجمند او «نهج‌البلاغه» نیز، بلیغ‌ترین کلام مادون خالق و مافوق مخلوق است که از آن امام همام برای ما به‌عنوان چراغ راه و راهنمای مسیر سعادت قلمداد می‌گردد.
اگرچه با وجود این گنج و گنجینه بی‌پایان، انتظار آن است که همه در شمار رستگاران باشیم؛ اما سرگردانی بشر امروز حکایت از آن دارد که همچنان از این دریای پرگهر غافل مانده و از آن طرفی بر نبسته‌ایم و این واقعیت، مسئولیت ما را در قبال آن مضاعف می‌کند. از همین روی غبارزدایی از چهره مهجور نهج‌البلاغه که در واقع غبار زدایی از سیمای مظلوم حضرت علی‌بن ابی‌طالب(ع) است، باید در صدر اولویت‌های احیاگران عدالت قرار گیرد. تردیدی نیست که ترویج فضائل علوی در گرو شناخت شخصیت آن حضرت و مستلزم شناسایی منظومه معرفتی و معنوی آن امام همام(ع) است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه